مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جواد اصغری؛ حسین جوکار
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریهپردازان حوزۀ ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسۀ واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفتهاند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمۀ قرآنکریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریهپردازان غربی مطرح کردهاند از یک واحد ابداعی دیگر -واحد کمتر از کلمه- استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریهپردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمههایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند، عبارتند از: ترجمۀ معزی، پاینده، مکارمشیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمۀ قرآنکریم میتوان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافتههای این پژوهش و از آنجا که در ترجمۀ قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمهایِ پیشنهادی برای ترجمۀ قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سجاد اسماعیلی؛ محمد زنگویی
چکیده
مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی، یکی از اجزای مهم محتوایی در متنهای دیداری و شنیداری است که نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به مخاطب دارند. درک، دریافت و انتقال صحیح این عناصر، یکی از دغدغه های اصلی مترجمان به ویژه مترجمان فیلم ها است. مترجم میتواند با استفاده از معادل های دقیق نوشتاری در زیرنویس فیلم، معنای ...
بیشتر
مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی، یکی از اجزای مهم محتوایی در متنهای دیداری و شنیداری است که نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به مخاطب دارند. درک، دریافت و انتقال صحیح این عناصر، یکی از دغدغه های اصلی مترجمان به ویژه مترجمان فیلم ها است. مترجم میتواند با استفاده از معادل های دقیق نوشتاری در زیرنویس فیلم، معنای مقوله های فرهنگی و افزون بر آن، عناصر غیرکلامی موجود در فیلم را به مخاطب منتقل کند. بنابراین با توجه به اهمیت تمرکز مترجم بر انتقال معنای مطلوب مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی متنهای دیداری- شنیداری، این جستار بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تعریب زیرنویس فیلم سینمایی «ملودی» به چگونگی مواجه ی مترجم در ترجمۀ این عناصر بپردازد. به منظور دستیابی به یافته های دقیق تر از مقوله های فرهنگی پیشنهاد شده توسط پیتر نیومارک و راهبردهای گاتلیب برای ارزیابی ترجمه زیرنویس استفاده شد. مهمترین یافته های حاصل از بررسی ترجمۀ عربی زیرنویس فیلم ملودی بیانگر آن بود که رویکرد مترجم، بیشتر بر ترجمه ی معنایی استوار بوده و برای انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید عناصر فرهنگی در زبان مقصد داشته است. از این رو، مترجم برای دستیابی به این مهم از میان 10 راهبرد مدنظر گاتلیب به ترتیب از سه راهبرد «دگرنویسی»، «بسط» و «تبدیل» استفاده بیشتری کرده است. همچنین مترجم در ترجمه عناصر غیرکلامی به دلیل برداشت مشترک مفهوم این عناصر در دو زبان مبدأ و مقصد، از ترجمه این عناصر صرف نظر کرده است و از این رو، ترجمهای مخاطبمحور ارائه کرده است.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
حوریه کوکبی دانا؛ علی سعیداوی
چکیده
معنای ارجاعی به عنوان نخستین معنای هر واژه، پایه و اساس شناخت معانی دیگر است. از این رو، درک و شناخت معنای ارجاعی بر دیگر معانی رجحان دارد و بهنگام ترجمه نیز مترجم در صورتی مجاز است به معانی دیگر متوسل شود که معنای ارجاعی نتواند پیام و مفهوم را به درستی به زبان مقصد منتقل کند. با وجود این، در موارد بسیاری ملاحظه میشود مترجمان ...
بیشتر
معنای ارجاعی به عنوان نخستین معنای هر واژه، پایه و اساس شناخت معانی دیگر است. از این رو، درک و شناخت معنای ارجاعی بر دیگر معانی رجحان دارد و بهنگام ترجمه نیز مترجم در صورتی مجاز است به معانی دیگر متوسل شود که معنای ارجاعی نتواند پیام و مفهوم را به درستی به زبان مقصد منتقل کند. با وجود این، در موارد بسیاری ملاحظه میشود مترجمان در برگردان معنای ارجاعی که معنای واضح و روشن واژگان است، دچار لغزش میشوند. نگارندگان این جستار با بهرهگیری از روش مطالعۀ مقابلهای در نظر دارند با مقایسۀ ترجمة جلد دوم کتاب الأیام با متن اصلی به علل و عواملی بپردازند که منجر به لغزش مترجم در برگردان معنای ارجاعی شده است. برای این منظور نگارندگان این جستار، 69 مثال از ترجمه الأیام که به نظر میرسد خدیوجم در برگردان معنای ارجاعی آنها دچار لغرش شده، انتخاب کرده و مورد تحلیل و ارزیابی قرار دادهاند. بررسی این مثالها نشان میدهد سه عامل منجر شده که مترجم در گزینش معادل برای معنای ارجاعی برخی واژهها دچار لغزش شود که عبارتند از: 1- اشتباه خوانشی یا چشمی، 2- عدم توجه به فضای متن و 3- اعمال سلیقه.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جلال عبیدان؛ مرتضی زارع برمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ نام برده است. این گرایشها عبارت هستند از: خردپروری، شفافسازی، تطویل، اصالتبخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسانسازی، تخریب ضربآهنگها، تخریب شبکۀ دالها و معانی ضمنی، تخریب گرایشهای نظاممند، تخریب یا بدیعسازی شبکههای زبان بومی، تخریب عبارتها و اصطلاحات، و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی. هر کدام از این گرایشها جنبههایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشمانداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیمهای مترجم میدهد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ بر فرآیند تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنۀ تأثیر هر یک از آنها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیمهای مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قویترین تأثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارتها و اصطلاحات و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی فرصتی برای نقشآفرینی به دست نیاوردهاند.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سمیه سلمانیان؛ کیوان احسانی
چکیده
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام ...
بیشتر
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی میکنند در معادلیابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرینآمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کردهاند.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهرا خفاجه کریموی؛ حسین شمس آبادی؛ سید مهدی نوری کیذقانی
چکیده
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبانهای مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمۀ متون موجود در زبانها به دلیل تنوع، اغلب چالشهایی را ایجاد میکند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار مینماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین میکند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان ...
بیشتر
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبانهای مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمۀ متون موجود در زبانها به دلیل تنوع، اغلب چالشهایی را ایجاد میکند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار مینماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین میکند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطۀ فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظارة السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمهپذیری یا ترجمهناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزۀ زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمهناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را بهگونهای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمۀ عناصر ترجمهناپذیر، شیوۀ «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر بهکار گرفته است.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهره قربانی مادوانی؛ احیا کماسی
چکیده
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم ...
بیشتر
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم فرهنگی و شناختی همچون دانش، ادراک و احساسات و آداب و رسوم باشد. علاوه بر این، بین مفاهیم فیزیولوژیکی (کار اندامشناسی) اعضای بدن انسان و مفاهیم سوسیولوژی (جامعهشناسی) رابطه معنایی وجود دارد. بررسی مبانی فرهنگی و شناختی این واژهها و پرداختن به پیشینۀ تجارب زیستۀ سخنوران همچون ابزاری میتواند مترجم را در فهم درست معنای دقیق سپس انتقال آن به زبان مقصد کمک کند. اهمیت و جایگاه نام اندامها در زبان از یک سو و بسامد بالای نام اندام «دست» در زبان عربی و گویشهای آن از سوی دیگر، ما را بر این داشت تا به بررسی توصیفی- تحلیلی واژۀ «دست» و صورتبندیهای زبانی و مفهومسازیهای فرهنگی آن بپردازیم تا از طریق تحلیل معنایی و زبانی این نام اندام، چگونگی معادلگزینی و ترجمۀ آن را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهیم. از مهمترین نتایج به «دست» آمده این است که گاهی ترجمۀ واژگان و ارائۀ مفاهیم بر مبنای صورتبندی مشترک زبان مبدأ و مقصد شکل میگیرد و گاهی بر مبنای صورتبندی متفاوت؛ در صورتبندی مشترک، ترجمۀ همپوشانی میتواند پیشینۀ فرهنگی و جهانبینی زبان مبدأ را انتقال دهد و در صورتبندی متفاوت، نسبیت زبانی اتفاق میافتد. ترجمۀ همپوشانی در انتقال مفاهیم عاجز است و باید ترجمۀ ناهمسان یا به عبارت دیگر، ترجمۀ مفهومی را که هم متناسب با معیارهای فرهنگی زبان مبدأ است و هم با معیارهای فرهنگی زبان مقصد بهکار گرفت.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضوان بیرانوند؛ علی نظری؛ سید اسماعیل قاسمی موسوی
چکیده
ارزیابی کیفیت ترجمه همواره در مطالعات ترجمه اهمیت داشته است؛ از میان الگوها و نظریههای موجود، الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ هاوس یکی از معروفترینهاست. هاوس ترجمه را بر دو نوع میداند: آشکار و پنهان؛ در ترجمه آشکار متن و عناصر آن، فرهنگمحور بوده و بافتگردانی در آن دیده میشود، اما در ترجمۀ پنهان، هنجارها و فرهنگ زبان ...
بیشتر
ارزیابی کیفیت ترجمه همواره در مطالعات ترجمه اهمیت داشته است؛ از میان الگوها و نظریههای موجود، الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ هاوس یکی از معروفترینهاست. هاوس ترجمه را بر دو نوع میداند: آشکار و پنهان؛ در ترجمه آشکار متن و عناصر آن، فرهنگمحور بوده و بافتگردانی در آن دیده میشود، اما در ترجمۀ پنهان، هنجارها و فرهنگ زبان مقصد بارز است و بافتآفرینی شکل میگیرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ جولیان هاوس به بررسی کیفیت ترجمۀ فارسیِ علیرضا باقر از رمان فردقان نوشتۀ یوسف زیدان پرداخته و با مقایسۀ متن مبدأ و مقصد، کیفیت ترجمه بررسی و نتایج بهدستآمده در قالب جداول و نمودار ارائه شده است. بررسی نتایج نشان میدهد که هرچند مترجم در قسمتهایی سعی داشته با استفاده از رویکردهایی مانند استفاده از اصطلاحات و ضربالمثلهای متناسب با فرهنگ عامیانه فارسی، ترجمه را به فرهنگ زبان مقصد نزدیک کند و حذف از جمله راهکارهای پرتکرار ترجمهای در این برگردان به شمار میرود، اما راهکار غالب ترجمه آشکار است.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اویس محمدی
چکیده
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازککاریهای زبانی و ظرافتهای بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر میآیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر میشود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایهوار بسیاری را در خود دارند که فهم آنها نیازمند خوانشی دقیق ...
بیشتر
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازککاریهای زبانی و ظرافتهای بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر میآیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر میشود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایهوار بسیاری را در خود دارند که فهم آنها نیازمند خوانشی دقیق از شعر است. یکی از راههای فهم معنای واژگان، بررسی آنها از منظر نظریۀ روابط مفهومی است. در این نظریه، سعی میشود با بررسی پیوند میان واژگان، معنی دقیق هر یک فهم شود. هممعنایی یکی از پیوندهایی است که واژگان زبان با یکدیگر دارند. در بررسی معنا براساس هممعنایی، تلاش میشود که واژگان هممعنا جمع و مقایسه شوند و حدود معنایی هر یک با دیگر واژههای مترادف، مشخصتر و روشنتر شود. از اصل هممعنایی میتوان در ترجمۀ شعر و نقد آن بهره برد. در این مقاله با کاربست اصل هممعنایی، معادلیابی واژگان در «تا سبز شوم از عشق» نقد شده است. این کتاب دربردارندۀ گزیدهای از شعرهای عاشقانۀ نزار قبانی است که موسی اسوار آنها را از عربی به فارسی برگردانده است. در تحلیل معادلیابیها، نخست معناهای قاموسی واژگان مورد بحث، استخراج شده، سپس با در نظر گرفتن بافت شعر، معناهای فراقاموسی (عاطفی، سبکی و ..) آنان نیز رمزگشایی شده است. در ادامه با جمع کردن معادلهای هممعنا، همخوانترین معادل با متن مبدأ، برگزیده شده و در ضمن آن معادلیابی مترجم نقد شده است. برآیند پژوهش این چنین است که در مواردی، معادلهای ترجمه از حیث همنشینی همخوان با دیگر واژگان بافت شعر نیستند. همچنین برخی از معادلها در ترجمه، بار عاطفی کمتری از واژگان متن مبدأ دارند و برخی دیگر نیز دلالتی کلیتر و شاملتر از واژگان شعرهای نزار دارند. برخی معادلها نیز متن ترجمه را مبهم گرداندهاند.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زینب ناظمیان؛ بتول مشکین فام؛ نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده
»حرکت» بنیان هستی است. علوم مختلف به فراخور موضوع خود این مفهوم را کاویده و فرمولبندی کردهاند. زبانشناسی شناختی از دیدگاه فلسفی- ذهنی- زبانی به این مقوله میپردازد و فرآیند شکلگیری و انتقال مفاهیم حرکتی از عالم خارج به ذهن و از ذهن به زبان را بررسی میکند. تالمی در همین راستا نظریۀ افعال حرکتی را ارائه و زبانها را با توجه ...
بیشتر
»حرکت» بنیان هستی است. علوم مختلف به فراخور موضوع خود این مفهوم را کاویده و فرمولبندی کردهاند. زبانشناسی شناختی از دیدگاه فلسفی- ذهنی- زبانی به این مقوله میپردازد و فرآیند شکلگیری و انتقال مفاهیم حرکتی از عالم خارج به ذهن و از ذهن به زبان را بررسی میکند. تالمی در همین راستا نظریۀ افعال حرکتی را ارائه و زبانها را با توجه به جهت نمایی افعال به فعل محور (واژگانی) و قمرمحور تقسیم میکند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی نو به این نظریه و با روش تحلیلی- توصیفی، آن را به حیطه ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی وارد میکند تا به این سؤال پاسخ گوید که در ترجمۀ رمان «الفتاة الأخیرة» مترجمان به چه میزان از افعال فعلمحور و قمرمحور استفاده کردهاند؛ و نیز اینکه چرا در مواردی یکی از مترجمان ترجمه فعل محور و دیگری قمرمحور را برگزیدهاند؟ نتیجه حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این است که دو مترجم در ترجمه رمان «الفتاة الأخیرة» شکل قمرمحور را مدل مناسبتری برای انتقال مفاهیم حرکتی از زبان عربی به زبان فارسی دانستهاند. همچنین در تحلیل و بررسی تطبیقی ترجمۀ این فعلهای حرکتی مشخص شد که لزوماً قمرمحور بودن به معنای انتقال بهتر و کاملتر مفهوم نیست، بلکه در نظر گرفتن عنصر همنشینی و جانشینی و مسئلۀ ارتباط فعل با سایر اجزای عبارت و نیز سیاق متن اهمیت عمدهای در ارائۀ ترجمۀ بهتر دارد.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمد رحیمی خویگانی
چکیده
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمانهای سیاسی، مسئلۀ مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصۀ ترجمۀ بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک میشود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمههای متفاوت ...
بیشتر
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمانهای سیاسی، مسئلۀ مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصۀ ترجمۀ بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک میشود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمههای متفاوت از گفتوگوی وزیر قطر و نمایندۀ عربستان در افتتاحیۀ دورۀ 148 اتحادیۀ کشورهای عربی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریۀ کریستینا شفنر و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تلاش دارد تا مشخص کند رسانههای مختلف با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی خود، یک متن واحد را چگونه ترجمه و بازنمایی کردهاند. نتیجه این پژوهش مشخص میکند که تغییرات راه یافته به ترجمه، مبتنی بر ایدئولوژی خودی و غیرخودی است و رسانههای مختلف با توجه به همین مسئله از طریق انتخاب واژگانی، تغییرات نحوی و بازتولید متن، گفتمان متن مبدأ را تغییر دادهاند.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
آرزو پوریزدانپناه کرمانی
چکیده
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان ...
بیشتر
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان و انتقال معنا از طریق واژگان بررسی میشود. در دومین سطح به بررسی عناصر نحوی و صرفی پرداخته میشود و در سطوح سوم و چهارم گفتمان و سبک متن مورد ارزیابی قرار می گیرد. منطق الطیر اثر فریدالدین عطار نیشابوری یکی از برجسته ترین منظومه های عرفانی فارسی است که به زبان های مختلفی ترجمه شده است؛ در این میان ترجمة محمد بدیع جمعه، استاد دانشگاه عین شمس به زبان عربی کاملترینِ این ترجمه هاست. علاوه بر ارزش نفسِ ترجمة منطقالطیر و انتقال اندیشه های بی بدیل عطار به دنیای عرب، دقت و ایجاز در ترجمه، سجع در کلام و برجستگی های ادبی ترجمه از مهمترین محاسن و شاخصه های ترجمه ی بدیع محمد جمعه است که سبب شده است تا در این جستار ترجمه ی اشاره شده با تکیه بر الگوی گارسس و سطوح چهارگانه ی آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که مترجم در ترجمه ی مدنظر پایبند به زبان مبدأ بوده است و ترجمة وی در دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- صرفی از مقبولیت و کفایت بیشتری نسبت به دو سطح دیگر برخوردار است و مترجم در دو سطح یادشده از تکنیک های مثبت بیشتری استفاده کرده است. در مقابل تکنیک های منفی در دو سطح گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی در ترجمه ی مورد بررسی نمود قابل تأمّلی داشته اند که علت آن را باید در نوع متن منتخب برای ترجمه؛ یعنی منظومه ای عرفانی، جست. با وجود این، بهره گیری از مؤلفه های معادل فرهنگی، بسط واژگانی، جبران، تغییر نحو و ساختار موجبات اعتلای ترجمه ی محمد بدیع جمعه را فراهم آورده است.