ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضا ناظمیان؛ سید احمد مرتضوی
چکیده
با توجه به اهمیت مقاصد گوینده در ادبیات سیاسی و سازوکارهای مورد استفاده نویسندگان و رمان نویسان در آثارشان و ارتباط تنگاتنگ ابزارهای اقناعی با مجموعه ای از عوامل از قبیل شهرت نویسنده یا راوی، شخصیت و جایگاه و نقش او در ایده پردازی و تصویرسازی در ذهن مخاطب جهت نیل به اهداف معین، در این مقاله بررسی زبان شناختی یکی از ابزارهای ...
بیشتر
با توجه به اهمیت مقاصد گوینده در ادبیات سیاسی و سازوکارهای مورد استفاده نویسندگان و رمان نویسان در آثارشان و ارتباط تنگاتنگ ابزارهای اقناعی با مجموعه ای از عوامل از قبیل شهرت نویسنده یا راوی، شخصیت و جایگاه و نقش او در ایده پردازی و تصویرسازی در ذهن مخاطب جهت نیل به اهداف معین، در این مقاله بررسی زبان شناختی یکی از ابزارهای اقناعی و تأثیر آن در ترجمه متون سیاسی از جمله رمان معاصر مورد بررسی قرار گرفت. روش مقاله توصیفی ــ تحلیلی مبتنی بر ساختارگرایی بوده است پژوهش با تکیه بر سه محور اصلی پدیدآورنده متن و گیرنده و تأثیر چند سویه انواع ایتوس در تولید متن سپس تاثیر باز تولیدی آن از طریق مترجمان آثار ادبی تلاش کرد اهمیت توجه به کاربست ایتوس در رمان معاصر را در عرصه ترجمه بعنوان یکی از ویژگی های ترجمه رمان معاصر مورد کنکاش قرار دهد. تاثیر کاربست انواع ایتوس در پختگی ایده نویسنده، إقناع در جهت تحقق أفعال کلامی و تغییر رفتارها از نتایج پژوهش پیش روست. بی شک توجه به این موضوع در عرصه ترجمه متون معاصر از جهت پیشبرد راهبرد گفتمانی مؤثر در افکار عمومی نیز بسیار حائز اهمیت است زیرا ظرفیت های زبانی به مجموعه عوامل روانشاختی اجتماعی ــ سیاسی تاثیر گذار وابسته است و پیام متن تنها زمانی منجر به فعل رفتاری می شود که بین تولید متن و بازتولید متن، فهم درستی صورت پذیرد و پیام اصلی متن پس از ترجمه در بین واژگان نامفهوم جلوه نکند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی مسبوق؛ سولماز غفاری
چکیده
«الفرج بعد الشدة» از جمله آثار روایی است که بخش بزرگی از فرهنگ و ادب عامه کهن را نمایندگی میکند. این کتاب که در سدۀ هفتم توسط دهستانی به فارسی برگردانده شده، مشتمل بر حکایتهای عامۀ بسیاری است در قالب 14 باب که در آن بیش از 200 سرگذشت زندگی انسانهای گرفتار در قالب داستان با مضامینی اخلاقی به تصویر کشیده شده است که در مهلکههای ...
بیشتر
«الفرج بعد الشدة» از جمله آثار روایی است که بخش بزرگی از فرهنگ و ادب عامه کهن را نمایندگی میکند. این کتاب که در سدۀ هفتم توسط دهستانی به فارسی برگردانده شده، مشتمل بر حکایتهای عامۀ بسیاری است در قالب 14 باب که در آن بیش از 200 سرگذشت زندگی انسانهای گرفتار در قالب داستان با مضامینی اخلاقی به تصویر کشیده شده است که در مهلکههای زندگی هر یک با توکل به خدا رستگار شدهاند. یکی از الگوهای مناسب نقد ترجمه، الگوی کاتارینا رایس است که کمتر مورد توجه ترجمهشناسان قرار گرفته است. با توجه به جامعیت تکنیکهای نقد ترجمه در الگوی کاتارینا رایس نسبت به سایر الگوهای ترجمه، پژوهش حاضر میتواند به عنوان نمونه و الگویی مناسب توسط علاقهمندان به حوزۀ نقد ترجمه در زبان و ادبیات عربی بهکار گرفته شود. پژوهش پیشرو کوشیده ضمن کاربست الگوی رایس در متن عربی، تحلیلی کلی از ترجمۀ فارسی کتاب الفرج بعد الشدة از دو منظر زبانشناختی و فرازبانی ارائه کند. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب اول آن به عنوان پیکرۀ پژوهش انتخاب و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شد. برآیند پژوهش نشان داد که دهستانی بر اساس الگوی رایس، ترجمهای اقتباسی ارائه داده است. در عوامل زبانشناختی، مترجم به واسطۀ تغییرات معنایی، کاربست ساختارهای دقیق دستوری متناسب با معیارهای زبان مقصد و عناصر سبکی شاخص به بسندگی و تعادل معنایی در متن مقصد دست یافته است. علاوه بر این، در بررسی عوامل فرازبانی با واکاوی موقعیت و موضوع ادای سخن، توجه به زمان و مکان و سنجش ابزارهای معنایی جهت انعکاس تداعیهای عاطفی، مشخص شد دهستانی ضمن اینکه محتوامحوری را نقش غالب زبان مقصد در نظر گرفته در ارائۀ تعادل معنایی تا حدی پیش رفته که ترجمۀ او در زبان مقصد از جایگاه و اثرگذاری بیشتری نسبت به زبان مبدأ برخوردار شده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه سواری؛ نعیم عموری
چکیده
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایۀ بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد. لازمۀ این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزۀ مطالعات ترجمه است. یکی از مهمترین الگوهای ارزیابی در حوزۀ مطالعات ترجمه، ...
بیشتر
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایۀ بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد. لازمۀ این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزۀ مطالعات ترجمه است. یکی از مهمترین الگوهای ارزیابی در حوزۀ مطالعات ترجمه، الگوی ترجمۀ کارمن گارسس است. پژوهش پیشرو با روشی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بهرهگیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه، رمان «فی قلبی أنثی عبریة» از خولة حمدی با ترجمۀ اسماء خواجهزاده را بررسی و ارزیابی کند. کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمهها پیشنهاد میدهد که عبارتند از: 1- سطح معنایی- لغوی، 2- سطح نحوی- واژهساختی (صرفی)، 3- سطح گفتمانی-کاربردی و 4- سطح سبکی-مقصود شناختی. به دلیل گستردگی سطوح چهارگانۀ گارسس، پژوهش حاضر صرفاً به بررسی دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- واژهساختی پرداخته و به این نتیجه میرسد که برجستهترین مؤلفههای سطوح معنایی- لغوی در این ترجمه، معادل فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی، ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی- واژهساختی، برجستهترین مؤلفهها را ترجمۀ تحتاللفظی، اقتباس، تغییر نحوی یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه، توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف، تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل میدهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگیهای مثبت و منفی آن سنجیده میشود و هرچه تعداد ویژگیهای مثبت متن ترجمه شده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است، میتوان گفت ترجمۀ خواجهزاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جلال عبیدان؛ مرتضی زارع برمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ نام برده است. این گرایشها عبارت هستند از: خردپروری، شفافسازی، تطویل، اصالتبخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسانسازی، تخریب ضربآهنگها، تخریب شبکۀ دالها و معانی ضمنی، تخریب گرایشهای نظاممند، تخریب یا بدیعسازی شبکههای زبان بومی، تخریب عبارتها و اصطلاحات، و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی. هر کدام از این گرایشها جنبههایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشمانداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیمهای مترجم میدهد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ بر فرآیند تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنۀ تأثیر هر یک از آنها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیمهای مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قویترین تأثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارتها و اصطلاحات و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی فرصتی برای نقشآفرینی به دست نیاوردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سمیه سلمانیان؛ کیوان احسانی
چکیده
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام ...
بیشتر
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی میکنند در معادلیابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرینآمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهره قربانی مادوانی؛ احیا کماسی
چکیده
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم ...
بیشتر
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم فرهنگی و شناختی همچون دانش، ادراک و احساسات و آداب و رسوم باشد. علاوه بر این، بین مفاهیم فیزیولوژیکی (کار اندامشناسی) اعضای بدن انسان و مفاهیم سوسیولوژی (جامعهشناسی) رابطه معنایی وجود دارد. بررسی مبانی فرهنگی و شناختی این واژهها و پرداختن به پیشینۀ تجارب زیستۀ سخنوران همچون ابزاری میتواند مترجم را در فهم درست معنای دقیق سپس انتقال آن به زبان مقصد کمک کند. اهمیت و جایگاه نام اندامها در زبان از یک سو و بسامد بالای نام اندام «دست» در زبان عربی و گویشهای آن از سوی دیگر، ما را بر این داشت تا به بررسی توصیفی- تحلیلی واژۀ «دست» و صورتبندیهای زبانی و مفهومسازیهای فرهنگی آن بپردازیم تا از طریق تحلیل معنایی و زبانی این نام اندام، چگونگی معادلگزینی و ترجمۀ آن را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهیم. از مهمترین نتایج به «دست» آمده این است که گاهی ترجمۀ واژگان و ارائۀ مفاهیم بر مبنای صورتبندی مشترک زبان مبدأ و مقصد شکل میگیرد و گاهی بر مبنای صورتبندی متفاوت؛ در صورتبندی مشترک، ترجمۀ همپوشانی میتواند پیشینۀ فرهنگی و جهانبینی زبان مبدأ را انتقال دهد و در صورتبندی متفاوت، نسبیت زبانی اتفاق میافتد. ترجمۀ همپوشانی در انتقال مفاهیم عاجز است و باید ترجمۀ ناهمسان یا به عبارت دیگر، ترجمۀ مفهومی را که هم متناسب با معیارهای فرهنگی زبان مبدأ است و هم با معیارهای فرهنگی زبان مقصد بهکار گرفت.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
گل محمد باسل؛ سید عظیم الله عصمتی
چکیده
در این پژوهش از روش تحلیلی- آماری استفاده شده است. هدف بنیادی ما در تحقیق حاضر نشان دادن میزان استفاده از فرایند ترجمه در نظام آکادمیک افغانستان بوده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که سال (1399) در مقایسه با سالهای پسین، بیشترین رقم از ثبت موضوعات را برای ترجمه در خود داشته است. طوری که یک تفاوت در حدود 30% میانسال (1399) و سال ...
بیشتر
در این پژوهش از روش تحلیلی- آماری استفاده شده است. هدف بنیادی ما در تحقیق حاضر نشان دادن میزان استفاده از فرایند ترجمه در نظام آکادمیک افغانستان بوده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که سال (1399) در مقایسه با سالهای پسین، بیشترین رقم از ثبت موضوعات را برای ترجمه در خود داشته است. طوری که یک تفاوت در حدود 30% میانسال (1399) و سال قبل از آن قابلمشاهده میباشد. هرچند با وصف اینکه تعداد آثار ترجمهشده تاکنون چشمگیر نبوده، ولی یک گام خوب و ارزنده در راستای تقویت مواد و منابع برای تحقیقات و پژوهشهای نظام آکادمیک کشور بهحساب میآید. پرسش اصلی که بدان پرداختهشده چگونگی راهاندازی فرایند ترجمه در نهادهای تحصیلات عالی افغانستان بهمنظور استفاده از کارها و پژوهشهای ملتهای دیگر بوده است. چنانکه به ملاحظه میرسد روند بازگردانی درسال (1399) نسبت به دهه 90 در نهادهای آموزش عالی افغانستان بیپیشینه بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فروغ فرهمند هارمی؛ حسین مهتدی؛ محمدجواد پورعابد
چکیده
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی ...
بیشتر
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمههای نهجالبلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد، اما از آنجا که یکی ازکاربردیترین ساختار این اسلوب، وزنهای معدول از اسم فاعل هستند، این پژوهش کوشیدهاست با روش توصیفی- تحلیلی، این وزنها را استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان این مطابقت یا عدم مطابقت در بازتاب معنای مبالغه در کلام عربی با ترجمة آن در دو ترجمة جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از بررسیهای انجام شده، مشاهده شد که در ترجمة وزنهای خاصی که معدول از اسم فاعل بوده و به عنوان نمونه، واکاوی شدهاند، مترجمان نتوانستهاند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را در کلام عرب به دقت منعکس کنند. البته در برخی موارد با کمک ترکیبهای تأکیدساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازهای این مبالغه بیان شود، اما در کل، بازتاب معنای مبالغه در این وزنها به نوعی ابتر باقی مانده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
نرگس انصاری؛ زهرا سلیمی؛ عبدالعلی آل بویه لنگرودی
چکیده
در میان ترجمة انواع متون، ترجمة شعر به سبب ویژگیهای زیباییشناسانه خود که همسو با معنا و مفهوم آن است، امری دشوار و نیازمند دقت نظر ویژه است؛ زیرا شعر جنبههای متعددی از معنا را به مخاطب القا میدهد که به راحتی قابل انتقال به زبان دیگر نیست. علاوه بر این، با توجه به اینکه ایجاد تعادل در تمام سطوح متن مقصد برای ارائه متنی برابر و همتا ...
بیشتر
در میان ترجمة انواع متون، ترجمة شعر به سبب ویژگیهای زیباییشناسانه خود که همسو با معنا و مفهوم آن است، امری دشوار و نیازمند دقت نظر ویژه است؛ زیرا شعر جنبههای متعددی از معنا را به مخاطب القا میدهد که به راحتی قابل انتقال به زبان دیگر نیست. علاوه بر این، با توجه به اینکه ایجاد تعادل در تمام سطوح متن مقصد برای ارائه متنی برابر و همتا با متن مبدأ امری ناممکن است و در موارد بسیاری سبب نارسایی در معنا و مفهوم عبارات میشود، بازآفزینی ادبی، رویکردی است که انتظار میرود در ترجمة منظوم یک شعر مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، بررسی اشتراکات و تفاوتهای اثر منظوم جامی از تائیه ابن فارض در زمینههای معنایی، صوری و زیباییشناسی و نحوة انتقال معانی ابیات عربی به زبان فارسی به صورت منظوم هدفی است که این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بیان آن بپردازد. با توجه به اشتراکات بارز شعر جامی با تائیه ابن فارض در سطح واژگانی، آوایی و بلاغی اثر جامی را یک ترجمة وفادار به متن مبدأ میدانیم که شاعر در این ترجمه خود به دنبال آفرینش ادبی برای القای اثری مستقل ادبی به زبان فارسی نبوده است. در واقع ملزم بودن او بر سرودن شعری در حرف روی مشترک قافیه، میتواند عامل این امر باشد؛ به عبارتی تکرار حرف تاء، مترجم را بر آن داشته تا در بسیاری از ابیات عین واژة عربی قافیه را در متن فارسی تکرار کند که این امر سبب ابهام معنا در ابیات بسیاری شده که نشان از وفاداری مترجم به متن مبدأ است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سعداله همایونی؛ مریم فولادی
چکیده
توجه به محدودیتهای زمینهای، فرهنگی و شناختی در ترجمه به عنوان یک فرآیند چند بُعدی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ بنابراین، تحلیل صورتبندیهای زبانی از این منظر، تأثیر بسزایی در ارتقای کیفیت ترجمه خواهد داشت. از آنجاییکه ساختارهای شناختی از طریق صورتبندی مقولههای مفهومی، محتوای مفهومی مورد نظر را تعیین میکنند؛ از این ...
بیشتر
توجه به محدودیتهای زمینهای، فرهنگی و شناختی در ترجمه به عنوان یک فرآیند چند بُعدی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ بنابراین، تحلیل صورتبندیهای زبانی از این منظر، تأثیر بسزایی در ارتقای کیفیت ترجمه خواهد داشت. از آنجاییکه ساختارهای شناختی از طریق صورتبندی مقولههای مفهومی، محتوای مفهومی مورد نظر را تعیین میکنند؛ از این رو، بررسی این استعارهها به عنوان یکی از پرکاربردترین صورتبندیهای زبانی که نقش بسزایی در القای مفاهیم و اندیشههای هر زبان دارند، بسیار ضروری است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی– مقابلهای ضمن بررسی نمونههایی از استعارههای مفهومی در زبان فارسی، عربی و انگلیسی، بار معنایی هر یک از این استعارهها و نحوة ترجمه برابر یا نابرابر آن را مورد بحث قرار دهد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استعارههای مفهومی در زبانهای مذکور، فرهنگ بنیاد و مطابق با تجربههای زیستة گویشوران آن زبانها شکل گرفته و تأثیر قابل توجهی در مفهومسازیها داشته است. بنابراین، ترجمهای هم که برای انتقال معنای صورتبندیها در نظر گرفته میشود باید ترجمهای نابرابر و مطابق با فرهنگ و تجربة زیستة گویشوران زبان مقصد باشد. به طورکلی، میتوان گفت اهتمام به مقولههای شناختی در ترجمه و مفهومسازی پیام براساس مبانی فکری و فرهنگی دو زبان مبدأ و مقصد، موجب درک درستی از جهانهای معنایی در دو زبان و به تبع آن ارائه ترجمهای مناسب میشود. بر این اساس، مترجم بیآنکه خود را ملزم به تعادل در ترجمه کند باید با توجه به نظام دانایی، معرفتی، فرهنگ و جهانبینی زبان مقصد به انتقال مفاهیم بپردازد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
مسعود فکری؛ ندا فاضلی
چکیده
رمان «روی ماه خداوند را ببوس» از آثار داستانی موفق سالهای اخیر ادبیات فارسی است که با اقبال خوانندة ایرانی و مترجمان زبانهای دیگر مواجه شده است. این رمان به سبب ورود به موقعیتهای اجتماعی و فرهنگی متنوع در ساحت مدرن و شهری ایران، حاوی مؤلفههای فرهنگی فراوانی است که مترجمان را با چالشهایی روبهرو میکند. گذر از این مقولهها ...
بیشتر
رمان «روی ماه خداوند را ببوس» از آثار داستانی موفق سالهای اخیر ادبیات فارسی است که با اقبال خوانندة ایرانی و مترجمان زبانهای دیگر مواجه شده است. این رمان به سبب ورود به موقعیتهای اجتماعی و فرهنگی متنوع در ساحت مدرن و شهری ایران، حاوی مؤلفههای فرهنگی فراوانی است که مترجمان را با چالشهایی روبهرو میکند. گذر از این مقولهها نیاز به تعامل و آشنایی دقیق با فرهنگ معاصر ایران دارد. این اثر در سال 2014 دو بار به زبان عربی ترجمه شد. «ایویر» هفت راهکار برای ترجمة عناصر فرهنگی ارائه داده است که شامل وامگیری، تعریف، ترجمة تحتاللفظی، جایگزینی، واژهسازی و حذف و اضافه کردن میشود. در این پژوهش عملکرد دو مترجم رمان روی ماه خداوند را ببوس در انتقال عناصر فرهنگی با تکیه بر رویکردهای «ایویر» مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیل و مقایسة دو ترجمه، مشخص میشود بیشترین روش مورد استفاده راهکار جایگزینی است که گاه با تعریف و اضافه همراه میشود.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی مسبوق؛ سولماز غفاری
چکیده
نظریة زیباییشناسی یکی از نظریههای مطرح شده در حوزۀ نقد ادبی است که تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی توسط پیروان مکتب کنستانس آلمان به وجود آمد. از آنجا که این نظریه، کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر متمرکز کرده درپی آن است که تعدد افقها در روند دریافت را براساس استراتژیهای مترجمان و تأویلهای آنها در خوانش متن مورد ...
بیشتر
نظریة زیباییشناسی یکی از نظریههای مطرح شده در حوزۀ نقد ادبی است که تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی توسط پیروان مکتب کنستانس آلمان به وجود آمد. از آنجا که این نظریه، کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر متمرکز کرده درپی آن است که تعدد افقها در روند دریافت را براساس استراتژیهای مترجمان و تأویلهای آنها در خوانش متن مورد بررسی قرار دهد. رمان «موسم الهجرة إلی الشمال» اثر الطیب صالح نویسندۀ سودانی از برترین رمانهای قرن بیستم به شمار میرود و از جایگاه ادبی بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقابلهای و با هدف تبیین عدم قطعیت معنا و فعال بودن مترجم به عنوان خواننده در خوانش متن سامان یافته، خوانشهای معنایی متعدد رمان یادشده را در پرتو نظریۀ زیباییشناسی دریافت در سه سطح واژه، ساختار و عبارت در سه ترجمة دیویس (عربی- انگلیسی)، غبرائی (انگلیسی- فارسی) و عامری (عربی- فارسی) مورد بررسی قرار داده و به تبیین چگونگی پذیرش متن به اعتبار تثبیت جایگاه هنری اثر در افقهای مختلف و غنای آن از مترجمی به مترجم دیگر پرداخته است. برآیند پژوهش نشان داد مترجمی که در واکنش به فضاهای سفید و خلأها، متن را به شکلی طبیعی تأویل و بهروزرسانی کند و متناسب با قواعد زبان مقصد، خوانشی صریح ارائه دهد، میتواند بر زیباییشناسی متن مقصد فائق آید. بر این اساس غبرائی به عنوان خواننده توانسته با پر کردن خلأها متناسب با روح یک فرهنگ از خوانشی ساده به دریافتی منتقدانه گذر کند. مشارکت وی در فرآیند خواندن با تکیه بر افق معنایی خود، هم باعث حفظ زیبایی متن مبدأ شده و هم بر مؤلفههای زیباییشناختی متن مقصد افزوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سودابه ابراهیمی فهرجی؛ روح الله صیادی نژاد؛ علی نجفی ایوکی
چکیده
زبان در اصل ترجمهای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی بهعنوان یکی از زیرشاخههای زبانشناسی به بررسی پارهگفتارها در درون بافت میپردازد. کنشگفتاری از مهمترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط میشود؛ از آن روی که گفتمان، سلسلهای ...
بیشتر
زبان در اصل ترجمهای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی بهعنوان یکی از زیرشاخههای زبانشناسی به بررسی پارهگفتارها در درون بافت میپردازد. کنشگفتاری از مهمترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط میشود؛ از آن روی که گفتمان، سلسلهای از کنشهای گفتاری است. در پرتو اهمیت مسأله، نگارندگان در این جستار بر آنند تا با در پیش گرفتن روش تحلیل گفتمان و با تکیه بر ترجمههای پنج مترجم همچون الهیقمشهای، خرمشاهی، فولادوند، صفارزاده و مکارمشیرازی از قرآن کریم به همسنجی ترجمه کنشهای گفتاری در سورة مریم بپردازند. از نتایج تحقیق این است که مترجمان در ترجمة کنشهای گفتاری مستقیم، مانند کنشهای امری حقیقی و کنشهای اعلامی و تعهدی درست عمل کردهاند، اما در ترجمة کنشهای اظهاری، عاطفی، ترغیبی و به ویژه استفهامی که گاهی به دلایل بلاغی از معنای اصلی خود خارج میشوند، ضعیف عمل کرده و در مواردی حتی مفهوم را به ذهن مخاطب منتقل نکردهاند و تنها به ترجمة تحتاللفظی بسنده کرده و بیشتر توجهشان به ساختار نحوی آیه بوده است. دیگر اینکه در فرآیند ترجمه به ترجمة بافتمحور و به عناصر مهم در گفتمان از جمله عنصر متکلم، مخاطب و پیام مورد هدف متکلم، عنصر زمان و مکان، اهمیت نداده و از شیوههای مؤثر در رساندن مفهوم کنشهای گفتاری، خصوصاً کنشهای گفتاری غیرمستقیم مانند علائم سجاوندی و بعضی از هنجارهای نحوی و موسیقایی قرآن، بهره نبردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
معصومه قنبرنژاد؛ ابراهیم اناری بزچلوئی؛ محمد جرفی؛ احمد امیدعلی
چکیده
عدول از چینش واژگانی معمول در هر زبانی، ساختهایی با عنوان ساختهای اطلاعی نشاندار را رقم میزند. ساختهای نشاندار معانی کاربردشناختی و نقش ارتباطی در گفتمان دارند. از آنجاییکه ترجمه کنشی ارتباطی است، اهتمام به این ساختها بهمنظور برقراری تعادل کاربردشناختی و ارتباطی میان گفتمان مبدأ و مقصد ضروری مینماید. در این پژوهش ...
بیشتر
عدول از چینش واژگانی معمول در هر زبانی، ساختهایی با عنوان ساختهای اطلاعی نشاندار را رقم میزند. ساختهای نشاندار معانی کاربردشناختی و نقش ارتباطی در گفتمان دارند. از آنجاییکه ترجمه کنشی ارتباطی است، اهتمام به این ساختها بهمنظور برقراری تعادل کاربردشناختی و ارتباطی میان گفتمان مبدأ و مقصد ضروری مینماید. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ساخت اطلاع و فرآیند مبتداسازی که جزء مهمترین ساختهای اطلاعی نشاندار است به شیوة توصیفی- تحلیلی به هفت نمونه ترجمه فارسی از رمانهای «الشحاذ» و «الطریق» از نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبی 1988، پرداخته شده است. رمان «الشحاذ» را محمد دهقانی با عنوان «گدا» و رمان «الطریق» را محمدرضا مرعشی پور با عنوان «راه» به فارسی برگردان کرده است. در آثار نجیب محفوظ و ازجمله دو رمان یادشده عدول از چینش واژگانی معمول ساختهای اطلاعی نشانداری را رقمزده است که انتقال صحیح آنها به همان صورت نشاندار بهمنظور بیان مقصود نویسنده ضروری مینماید. نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان داده است که مترجمان اغلب با شم زبانی خود به ترجمه پرداخته و در نتیجه ساختهای نشاندار را بهصورت بینشان برگردان کردهاند. این امر سبب شده است بخشی از معنای مدنظر نویسنده بیان نشده و تعادل ارتباطی و نقشی میان دو گفتمان حاصل نشود.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی نوری کیذقانی؛ مسعود سلمانی حقیقی؛ ریحانه حسین آبادی
چکیده
زبانشناسی به مطالعۀ زبان میپردازد و نظریههای مستحکم و زایایی را در باب چگونگی عملکرد زبان به دست میدهد و از آنجا که ترجمه فعالیتی زبانی محسوب میشود، منطقی است که تصور کنیم زبانشناسی میتواند در باب ترجمه، حرفهایی برای گفتن داشته باشد. یکی از فنون ارائه شده برای ترجمه، رویکرد روسی شویتسر و رتسکر است. این رویکرد ...
بیشتر
زبانشناسی به مطالعۀ زبان میپردازد و نظریههای مستحکم و زایایی را در باب چگونگی عملکرد زبان به دست میدهد و از آنجا که ترجمه فعالیتی زبانی محسوب میشود، منطقی است که تصور کنیم زبانشناسی میتواند در باب ترجمه، حرفهایی برای گفتن داشته باشد. یکی از فنون ارائه شده برای ترجمه، رویکرد روسی شویتسر و رتسکر است. این رویکرد دربر دارندۀ مؤلفههای قالب بسندگی یا تبدیل ترجمهای است که شامل 4 عنصر عینیسازی، اشتقاق منطقی، ترجمۀ متضاد و جبران است. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی مؤلفههای قالب بسندگی در نمونههای انتخابی از تمام ترجمۀ کاظم آلیاسین از رمان«قلب اللیل» براساس رویکردهای شویتسر و رتسکر پرداخته و در پایان بسامد پایبندی به این الگو در زبان مقصد در دو نمودار دایرهای و ستونی نمایش داده میشود. برآیند پژوهش نشان میدهد مترجم در اکثر مواقع ضمن رعایت اسلوب و مؤلفههای متن مبدأ و انتقال آن، ظرافتهای زبانی و روشهای بیانی متن مقصد را در اولویت قرار میدهد. از آنجایی که برگردان تمام جوانب متن اصلی، ساختار و پیام متن، کاری سخت و احیانا غیر ممکن است، از این رو، تلاش کاظم آلیاسین برای ارائه یک متن روان مبتنی مؤلفههای قالب بسندگی مناسب و قابل قبول به نظر میرسد.
سولماز غفاری؛ سید مهدی مسبوق؛ صدیقه زودرنج
چکیده
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالتهای درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالتها و نشانههای متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادلیابی و انتقال واحدها و صورتهای زبانی محدود نمیشود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان ...
بیشتر
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالتهای درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالتها و نشانههای متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادلیابی و انتقال واحدها و صورتهای زبانی محدود نمیشود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که از جملۀ آنها ترجمۀ کتاب «مرزباننامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سدۀ نهم است. ابن عربشاه در ترجمۀ خود، رویکردی اقتباسی و آزاد اتخاذ کرده و کوشیده با ایجاد دگردیسی و بازآفرینی متن اصلی بر ترجمه خود، لباس تألیف بپوشاند. پژوهش پیشرو با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه و با هدف ارزیابی و کیفیتسنجی ترجمۀ ابن عربشاه و تبیین میزان بهرهگیری او از مؤلفههای ترجمۀ اقتباسی سامان یافته است. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب پنجم آن به عنوان پیکرۀ پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که «فاکهۀالخلفاء» ترجمهای اقتباسی از مرزباننامه است و مترجم با کاربست معادلهای همسو با زبان مقصد، جایگزین کردن عبارات ساده به جای ساختارهای پیچیده، افزایش و کاهش معنای واژگان، زبان ترجمه را عادی و طبیعی کرده است. در تطبیق ترجمۀ ابن عربشاه با الگوی وینه و داربلنه نیز مشخص شد که مترجم از رهگذر ترجمۀ غیرمستقیم و با بهرهگیری از تکنیکهای جابهجایی، تغییر بیان، معادلیابی و اقتباس، دگرگفتی دیگر از اثر گرانسنگ «مرزباننامه» ارائه داده است. مؤلفه جابهجایی پربسامدترین مؤلفه است و دو مقولة اطناب و افزودهسازی بیشتر در سطح عبارت و جمله بهکار رفته و اطنابگویی باعث شده در مجموع حجم فاکهۀالخلفاء نسبت به مرزباننامه افزایش یابد. مؤلفۀ تغییر بیان پس از جابهجایی، پرکاربردترین مؤلفه است.
رضا شیروانی دنیانی؛ رسول بلاوی؛ سید ناصر جابری اردکانی
چکیده
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسشهای اساسی دربارۀ انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبانهای بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متأثر از باورها و اندیشههای موجود در جامعۀ خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریختشکنانه ...
بیشتر
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسشهای اساسی دربارۀ انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبانهای بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متأثر از باورها و اندیشههای موجود در جامعۀ خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریختشکنانه روی آورده است. آنتوان برمن تأکید دارد که در ترجمۀ هر متن بیگانه باید حالت غریبگیاش در زبان مقصد را حفظ کرد و هرگونه حذف، اضافه و یا تغییر در آن، تحریف متن اصلی بهشمار میرود. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی گرایشهای ریختشکنانه در ترجمۀ محمد نورالدین از رباعیات خیام براساس نظریۀ آنتوان برمن پرداخته است و هفت گرایش ریختشکن که عبارتاند از: منطقیسازی، واضحسازی، اطناب، تفاخرگرایی، تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی متن و تخریب شبکۀ معنایی زیرمتنی را بررسی کرده تا میزان پایبندی محمد نورالدین به متن مبدأ و موفقیت وی در انتقال مفاهیم و معنای کلمات را مشخص کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد مترجم با ترجمه نکردن بعضی از کلمات یا انتخاب معادلی که از لحاظ غنای معنایی به سطح واژه مبدأ نمیرسد، باعث تضعیف کمی و کیفی متن شده و با تغییراتی که در ساختار جملات و علائم نگارشی به وجود آورده به منطقیسازی دست زده و با افزودن توضیحاتی به متن و گرایش به زیباسازی متن مقصد به واضحسازی و تفاخرگرایی روی آورده و با تغییراتی که در معنا و مفاهیم ایجاد کرده، اندیشههای عرفانی و اجتماعی خود را در آن جای داده است.
فاطمه محمدنسب؛ فرشته افضلی
چکیده
در ترجمه میان زبان و فرهنگ، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد، اما تفاوتهای فرهنگی، گاهی مترجم را وادار به تغییر در متن اصلی میکند. کاربرد زبان عامیانه به شکل شکستن واژهها، تخفیف و تکرار، ابدال، قلب، افزایش و کاهش واجواژه، واژگان محاورهای، دعا، سوگند، نفرین و... خود را نمایان میکند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی سازمان ...
بیشتر
در ترجمه میان زبان و فرهنگ، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد، اما تفاوتهای فرهنگی، گاهی مترجم را وادار به تغییر در متن اصلی میکند. کاربرد زبان عامیانه به شکل شکستن واژهها، تخفیف و تکرار، ابدال، قلب، افزایش و کاهش واجواژه، واژگان محاورهای، دعا، سوگند، نفرین و... خود را نمایان میکند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی سازمان یافته است، برآنیم تا مؤلفههای زبان عامیانه در حوزۀ واژگان و نحو؛ یعنی اصطلاحات، کنایهها، همگونسازی، واژگان کوچهوبازاری، دشواژهها، دعا و نفرین، شکستهنویسی و... را در برابر هر یک از واژهها و تعبیرهای عربی در ترجمۀ فارسی آن، برابریابی و جایگزینسازی کنیم تا بتوانیم زبان نوشتار را به زبان گفتار شخصیتهای داستان نزدیک کنیم و باعث باورپذیری در حقیقتنمایی بیشتر آن شویم. با مطالعۀ آثار «نجیب محفوظ» نویسنده نامدار عرب، مجموعه داستان «الحب فوق هضبة الهرم» را برگزیدیم؛ زیرا یکی از بهترین داستانهایی بود که با خواندن متن آن دریافتیم میتوانیم بسیاری از مؤلفههای زبان عامیانه را همچون اصطلاحات، کنایه، همگونسازی، واژگان کوچهوبازاری، دشواژه، شکسته نویسی و... در ترجمۀ فارسی آن پیاده کنیم. نتایج نشان میدهد در پیادهسازی مؤلفههای بیان شده در ترجمه این مجموعه از «جملههای نیمهتمام» (آن هم به سبب وجود فراوانی اینگونه در متن مبدأ)، «جابهجایی ارکان جمله» و تعابیر و واژگان عامیانه بیشتر بهره بردیم. نتایج همچنین بیانگر آن است که از مؤلفههای «سوگندواژه» (به سبب کم کاربرد بودن آن در متن مبدأ) و «حذف» به میزان اندکی استفاده شد.
آسیه ذوعلم؛ علی حاجی خانی
چکیده
چندمعنایی بهمعنای ارادة همزمان چند معنا از لفظ واحد، یکی از مبانی زبانشناختی مورد اختلاف در قرآن است که به دو نوع واژگانی و نحوی تقسیم میشود. با فرض پذیرش این مبنا، بهدلیل نقش ترجمه در ابلاغ پیام قرآن، چگونگی اعمال آن در ترجمه اهمیت مییابد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی، علاوه بر یافتن شیوة درست اعمال چندمعنایی ...
بیشتر
چندمعنایی بهمعنای ارادة همزمان چند معنا از لفظ واحد، یکی از مبانی زبانشناختی مورد اختلاف در قرآن است که به دو نوع واژگانی و نحوی تقسیم میشود. با فرض پذیرش این مبنا، بهدلیل نقش ترجمه در ابلاغ پیام قرآن، چگونگی اعمال آن در ترجمه اهمیت مییابد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی، علاوه بر یافتن شیوة درست اعمال چندمعنایی در ترجمة قرآن، دیدگاه برخی مترجمان را در این موضوع بررسی کند. برای ترجمة عبارات چندمعنا بهمنظور پرهیز از کژتابی و ریزش معنا با لحاظ معیارهایی چون عدم تعارض معانی با یکدیگر و با دلایل قطعی، چند معنا با حرف ربط «و» بیان میشود. از میان مترجمان مورد بررسی، مشکینی و مکارم که به پذیرش چندمعنایی تصریح کردهاند و نیز رضایی، این مبنا را با گسترهها و شیوههای متفاوتی در ترجمه کردهاند. صفوی که براساس المیزان چندمعنایی را نمیپذیرد و معزّی و فولادوند، هیچگاه در ترجمة یک عبارت چند معنا بیان نکردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علی صیادانی؛ سامان رحیم خانی؛ سمیه آقامحمدی اهل ایمان
چکیده
یکی از الگوهای ارائه شده جهت تحقق ترجمهای شفاف و برجسته به ویژه در حوزۀ مطالعات ترجمه، الگوی لارنس ونوتی (1995) است. وی ابتدا با طرح مؤلفههایی تحت عنوان آشناییزدایی و غرابتزدایی به چگونگی انتقال پیام در چارچوبی شفاف و واضح خاصه در شرایطی استثنائی میپردازد، سپس با در نظر گرفتن روابط فرهنگی- تاریخی و ساختاری میان دو زبان، اقدام ...
بیشتر
یکی از الگوهای ارائه شده جهت تحقق ترجمهای شفاف و برجسته به ویژه در حوزۀ مطالعات ترجمه، الگوی لارنس ونوتی (1995) است. وی ابتدا با طرح مؤلفههایی تحت عنوان آشناییزدایی و غرابتزدایی به چگونگی انتقال پیام در چارچوبی شفاف و واضح خاصه در شرایطی استثنائی میپردازد، سپس با در نظر گرفتن روابط فرهنگی- تاریخی و ساختاری میان دو زبان، اقدام به سادهسازی مفاهیم پیچیده میکند؛ که مترجم در این مرحله با تکیه بر منطق و استدلال از طریق عواملی چون تعدیل، تفسیر، اشتراک و نهایتاً انتقال، فرآیند سادهسازی را در متن ترجمه اعمال میکند. در مفهوم کلیتر، سادهسازی به معنای شکستن جملات یا عبارتهای طولانی و جانشینسازی جملات کوتاه به جای آنها و کاهش دادن عبارات تکراری است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است دو ترجمۀ مهدی سرحدی و موسی اسوار از رمان عیسی إبن الإنسان از آثار جبران خلیل جبران را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد تا به میزان بازتاب الگوی بیان شده در ترجمههای مورد بررسی دست یابد و ترجمۀ دقیقتر و مقبولتر را معرفی کند. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که نظریۀ لارنس ونوتی با همه مؤلفهها (آشناییزدایی، غرابتزدایی، آشناییزدایی دستوری- نحوی و آشناییزدایی معنایی) مطابقت داشته و ترجمۀ موسی اسوار در زمینه آشناییزدایی و ترجمۀ مهدی سرحدی در حوزۀ غرابتزدایی، بیشترین بازتاب را داشته است.
رضا علی قاسمی نسب؛ صادق عسکری
چکیده
واژگان در رسانهها، هدفمند و برای القای مفاهیمیخاص، انتخاب میشوند، نگاهی گذرا به چگونگی -انتخاب واژگان در رسانهها نشان میدهد معنای موردنظر رسانهها در ورای واژگان پنهان میشود- انتخاب هدفمند واژگان، شامل فعالیتهای ترجمهای رسانهها هم میشود. در این پژوهش، ...
بیشتر
واژگان در رسانهها، هدفمند و برای القای مفاهیمیخاص، انتخاب میشوند، نگاهی گذرا به چگونگی -انتخاب واژگان در رسانهها نشان میدهد معنای موردنظر رسانهها در ورای واژگان پنهان میشود- انتخاب هدفمند واژگان، شامل فعالیتهای ترجمهای رسانهها هم میشود. در این پژوهش، ابتدا به اهمیت و جایگاه ترجمۀ رسانهای اشاره میکنیم، سپس در بارۀ عواملی مانند سیاست و ایدئولوژی سخن میگوییم که چگونه به صورت نامحسوس در لایههای زیرین معنایی نفوذ کرده و خود را به شکل حقیقت به مخاطبان معرفی میکنند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری، متون خبری ترجمه شده عربی به فارسی و برعکس است؛ به این صورت که با جستوجو در رسانههای عربی و فارسی، متون خبریای که در چندسال اخیر در این رسانهها منتشر شده بود، جمعآوری شد و از بین این متون خبری، عبارتهایی که در راستای اهداف پژوهش بود به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. هدف از انتخاب رسانههای مختلف این است که بگوییم تکنیک استفاده از واژهها برای انتقال معنای پنهان در ترجمه رسانهای، محدود به رسانه خاصی نیست و در رسانههای مختلف وجود دارد. نتایج به دست آمده بیانگرآن است که مترجمان رسانهها در انتخاب واژگان، تابع باورها و سیاستهای رسانۀ خود هستند؛ بنابراین، تلاش میکنند با زیرکی تمام، واژهای را برای انتقال معنا در ترجمه انتخاب کنند که اهداف و خواستههای رسانه خود را تأمین کنند و معنای موردنظر آنها به مخاطب منتقل شود. استفاده از واژگان جایگزین بهکارگیری واژههای دارای بار معنایی منفی، تغییر واژگان و افزودن صفت به برخی از واژهها از جمله روشهایی هستند که مترجمان رسانهها برای القای معانی و مفاهیم موردنظرخود در ترجمه بهکار میگیرند.
رضا ناظمیان؛ زهره قربانی مادوانی
چکیده
زبانشناسان معاصر برای دریافت معنا و دلالت واژه، دو دیدگاه کاملاً متفاوت دارند؛ برخی معتقدند معنا، تنها در ارتباط با دیگر واژهها و در جهان زبان به دست میآید و برخی نقطه مقابل این دیدگاه قرار دارند و بر این باورند که علاوه بر جهان زبان باید جهان خارج از زبان را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار داد تا معنای دقیق جمله حاصل شود. بنابراین، ...
بیشتر
زبانشناسان معاصر برای دریافت معنا و دلالت واژه، دو دیدگاه کاملاً متفاوت دارند؛ برخی معتقدند معنا، تنها در ارتباط با دیگر واژهها و در جهان زبان به دست میآید و برخی نقطه مقابل این دیدگاه قرار دارند و بر این باورند که علاوه بر جهان زبان باید جهان خارج از زبان را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار داد تا معنای دقیق جمله حاصل شود. بنابراین، بافت غیرزبانی که همان بافت موقعیتی خوانده میشود از اهمیت والایی برخوردار است. نکتۀ حائز اهمیت اینجا است که دانشمندان اسلامی و در این میان سیبویه به عنوان اولین دستورنویس عربی به بافت و سیاق توجه ویژهای داشته است. او اصطلاح سیاق را بهکار نبرده، اما در «الکتاب» به اسالیب و واژههایی برمیخوریم که امروزه تحت عنوان سیاق خوانده میشود. این مقاله سعی دارد تا به روش توصیفی- تحلیلی ردپای سیاق را در «الکتاب» و عوامل دخیل در تعبیر جملهها برشمارد، سپس به ترجمۀ آنها بپردازد. نتایج این بررسی نشان میدهد سیبویه علاوه بر بافت زبانی برای متکلم و مخاطب و شرایط صدور کلام نیز اهمیت زیادی قائل شده است، چراکه مخاطب «الکتاب» دو گونه است؛ مخاطبی که در کنار متکلم است و در عبارات حضور دارد و مخاطبی که خارج «الکتاب» است. متکلم نیز به دو صورت ضمیر غائب و مخاطب ظاهر شده است. بنابراین، پیشنهاد میشود در فرآیند ترجمه، این ضمایر به مرجوعات آنها برگردان شود.
رجاء ابوعلی؛ بهزاد اسبقی گیگلو
چکیده
ترجمة متن ادبی، سختترین نوع ترجمه است و با چالشهای ویژهای روبهرو است که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه میشود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحثهای نظری است تا راهکارهایی برای ترجمة بهتر وتوفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. «آنتوان برمن» مترجم، نظریهپرداز، فیلسوف و تاریخ نگار علم ترجمه است که تحت تأثیر فلسفه، نگاهی نو به مطالعات ...
بیشتر
ترجمة متن ادبی، سختترین نوع ترجمه است و با چالشهای ویژهای روبهرو است که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه میشود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحثهای نظری است تا راهکارهایی برای ترجمة بهتر وتوفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. «آنتوان برمن» مترجم، نظریهپرداز، فیلسوف و تاریخ نگار علم ترجمه است که تحت تأثیر فلسفه، نگاهی نو به مطالعات ترجمه داشت. برمن در جایگاه مترجم و نظریهپرداز، توجه ویژهّای به متن اصلی دارد و به وفاداری مترجم در ترجمه معتقد است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی سامان یافته است، ترجمة «فاطمه جعفری» بر رمان اعترافات «ربیع جابر» را براساس هفت مؤلفه از مؤلفههای ریختشکنانۀ متن «آنتوان برمن» شامل منطقیسازی، تطویل یا اطناب کلام، تفاخرگرایی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی، تخریب ضرب آهنگهای متن، تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان نقد و بررسی کرده است. برآیند پژوهش نشان میدهد در بین مؤلفههای یادشده، اطناب کلام و تخریب ضرب آهنگ متن از پربسامدترین عوامل تحریف متن در ترجمة فاطمه جعفری است و این مؤلفهها در تفاخرگرایی نیز تأثیر گذاشته و در مواردی شاهد افزایش مؤلفۀ تفاخرگرایی در ترجمه او هستیم. از جهت انتقال ساختار و محتوا نیز در مجموع، ترجمهای وفادار به متن اصلی ارائه کرده و در حوزههای منطقیسازی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی و تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان، کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. بسامد هر یک از مؤلفههای ریختشکنانۀ موجود در ترجمة رمان اعترافات در قالب یک نمودار میلهای نمایش داده شده است.
زهره گرجی؛ انسیه خزعلی؛ دلال عبّاس
چکیده
در جریان ترجمة داستان، ضربالمثلها و کنایهها از عناصر فرهنگی مهم و کلیدی هستند که مفاهیم و پیامهای متن اصلی را به خواننده انتقال میدهند.مشکل عمدة مترجم در این مسیر، روش برخورد صحیح با این عناصر است. در این چالش، معادلها یکی از عوامل مهمی هستند که کمک شایانی به مترجم میکنند. معادل خوب باید نه تنها معنا، بلکه روح، حس ...
بیشتر
در جریان ترجمة داستان، ضربالمثلها و کنایهها از عناصر فرهنگی مهم و کلیدی هستند که مفاهیم و پیامهای متن اصلی را به خواننده انتقال میدهند.مشکل عمدة مترجم در این مسیر، روش برخورد صحیح با این عناصر است. در این چالش، معادلها یکی از عوامل مهمی هستند که کمک شایانی به مترجم میکنند. معادل خوب باید نه تنها معنا، بلکه روح، حس و تجربة نویسندة ادبی را به مخاطب منتقل کند. این پژوهش، در نظر دارد شیوة ترجمة یکی از آثار پرمخاطب ادبیات پایداری با نام «یادت باشد» را با بهکارگیری الگوی نیومارک، به بوتة نقد بنشاند. نیومارک در مدل خود، مؤلفههای فرهنگی را مدنظر قرار داده و آنها را در پنج گروه (بومشناسی، فرهنگ مادی، فرهنگ اجتماعی، نهادها، آداب و رسوم و مفاهیم و حرکات، اشارات و زبان بدن) تقسیمبندی کرده است. پژوهش حاضر با تمرکز بر گروه چهارم به بررسی کیفیت ترجمة مفاهیم، شامل کنایهها و ضربالمثلها پرداخته و آنها را با تطبیق بر روشهای ترجمة فرهنگی نیومارک، تحلیل میکند. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی نمونههای متعدد و تطبیق آنها با راهکارهای نیومارک مشخص شد که مترجم با بهرهگیری از شیوه معادل کارکردی در ترجمة مفاهیم کتاب موفق عمل کرده است. وی بیشتر از ترجمة معنایی، مدد جسته و گاه نیز معنای ضربالمثل یا کنایه به خوبی درک نشده و در نتیجه معادلی اشتباه در متن وارد شده است.
ناصر زارع
چکیده
احسان عبّاس (1920-2003م)، ادیب و ناقد و مصحّح و مترجم و مورّخ فلسطینی از نادرهکارانِ این روزگار بود. از او آثار گوناگون و ارزشمندی از ترجمه و تصحیحِ متون تا نقد ادبی برجای مانده است. از آثارِ نقدی وی کتاب اتّجاهات الشعر العربی المعاصر را میتوان برشمرد. این کتاب از چاپِ نخست آن در سال 1977م تاکنون از منابع معتبر در قلمرو نقد شعر معاصر عربی ...
بیشتر
احسان عبّاس (1920-2003م)، ادیب و ناقد و مصحّح و مترجم و مورّخ فلسطینی از نادرهکارانِ این روزگار بود. از او آثار گوناگون و ارزشمندی از ترجمه و تصحیحِ متون تا نقد ادبی برجای مانده است. از آثارِ نقدی وی کتاب اتّجاهات الشعر العربی المعاصر را میتوان برشمرد. این کتاب از چاپِ نخست آن در سال 1977م تاکنون از منابع معتبر در قلمرو نقد شعر معاصر عربی به ویژه اشعار شاعران پیشگام بوده است. کتاب، هشت فصل دارد و یک پیوست. آن هشت فصل در پیوند با نقد و بررسی رویکردهای شعر معاصر است و آن پیوست، شامل اشعاری بررسی شده در آن فصولِ هشتگانه است. این کتاب را حبیبالله عبّاسی با پیشگفتاری و پانوشتههایی به سال 1384ش با عنوان رویکردهای شعر معاصر عرب به فارسی برگرداند؛ برگردانی شتابناک با لغزش فراوان. نادیدهگرفتنِ دستور زبان عربی، ترجمة نادرستِ واژگان، اصطلاحات و جملهها، بیاعتنایی به فحوای متن و سیاق و موضوع بحث، برنگرداندنِ بخشهایی از متن کتاباز جمله نقصانها و لغزشها است. روش نقد و بررسی این ترجمه روش مقابلهای است و آنچه برمبنای این روش در این نوشتار نقد و بررسی میشود، مشتی است نمودار خروار که نشان میدهد برگردانِ کتاب اتجاهات به ویژه بخشِ نثرِ آن در بسیاری موارد با اصل عربی ناهمخوانی، بلکه تضادِ کامل دارد. شمار لغزشها تا به حدی است که برگردانی نو یا دستِ کم ویراستی کامل از کتاب ضرورتی است ناگزیر.