ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اعظم دریادل موحد؛ سید مهدی مسبوق؛ محمد طاهری
چکیده
عطار نیشابوری شاعر بلندآوازه و عارف بزرگ سدۀ ششم و هفتم هجری، مضامین والای عرفانی را در قالب نماد و رمز در آثار خود به تصویر کشیدهاست. یکی از این آثار، منظومه فاخر منطقالطیر است که با نماد و رمزهای دینی و عرفانی پیوندی عمیق دارد. از آنجا که تلمیح، نقش برجستهای در تأثیرگذاری مضامین عرفانی دارد عطار این تلمیحات را به صورت رمز و نماد ...
بیشتر
عطار نیشابوری شاعر بلندآوازه و عارف بزرگ سدۀ ششم و هفتم هجری، مضامین والای عرفانی را در قالب نماد و رمز در آثار خود به تصویر کشیدهاست. یکی از این آثار، منظومه فاخر منطقالطیر است که با نماد و رمزهای دینی و عرفانی پیوندی عمیق دارد. از آنجا که تلمیح، نقش برجستهای در تأثیرگذاری مضامین عرفانی دارد عطار این تلمیحات را به صورت رمز و نماد بیان میکند تا مواعظ و حکمتهایش در جان شنونده بنشیند. این شاهکار ادبی و عرفانی به زبانهای مختلف از جمله عربی ترجمه شده است. تاکنون سه ترجمه عربی از این منظومه توسط احمد ناجی القیسی، بدیع محمد جمعه و علی عباس زلیخه صورت گرفته که بیتردید معادلیابی و بازگردانی تلمیحات و رموز آن یکی از مهمترین چالشهای پیشروی مترجمان بودهاست. لپیهالم برای برگردان تلمیحات و نمادها روشهایی را معرفی میکند که پژوهش حاضر کوشیده با روش توصیفی و با تکیه بر مدل لپیهالم کیفیت انتقال تلمیحات نمادین را در سه ترجمه یادشده مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. با توجه به گستردگی منطقالطیر 65 بیت آغازین آن با عنوان «سخنی با مرغان» به دلیل بسامد بالای تلمیحات نمادین به عنوان پیکره پژوهش انتخاب شد. برآیند پژوهش نشان داد که در بین مترجمان تنها ناجی القیسی معنای نهفته در تلمیحات نمادین را مورد توجه قرار داده و کوشیده معادل مناسبی برای آن برگزیند. بدیع جمعه بدون توجه به این تلمیحات رمزی، فقط به تلمیحات داستانی یا آیات قرآن در پانویس اشاره کرده و زلیخه نیز بیاعتنا به این تلمیحات آنها را تحتاللفظی بازگردانی کرده است
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علی نجفی ایوکی؛ محدثه حدادی
چکیده
سریال ارزشمند مختارنامه شامل تعداد قابل توجهی از مؤلفههای زبان عامیانه همچون اصطلاحات، کنایهها، همگونسازی، واژگان کوچه بازاری، دشواژهها، دعا، نفرین و شکستهنویسی است که سهم بسیار زیادی در فرایند انتقال مفاهیم مورد نظر به مخاطب داشته است. این سریال که به زبان عربی برگردان شده و از شبکههای متعدد جهان اسلام به نمایش درآمده ...
بیشتر
سریال ارزشمند مختارنامه شامل تعداد قابل توجهی از مؤلفههای زبان عامیانه همچون اصطلاحات، کنایهها، همگونسازی، واژگان کوچه بازاری، دشواژهها، دعا، نفرین و شکستهنویسی است که سهم بسیار زیادی در فرایند انتقال مفاهیم مورد نظر به مخاطب داشته است. این سریال که به زبان عربی برگردان شده و از شبکههای متعدد جهان اسلام به نمایش درآمده است، مورد استقبال کم نظیر مخاطبان قرار گرفته است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که مترجم یا گروه مترجمان در فرایند برگردان مؤلفههای یادشده چه عملکردی داشتهاند و بیشتر از چه راهبرد و استراتژیای برای ترجمه و معادلیابی آنها بهره بردهاند. در پرتو حضور نسبتاً چشمگیر مؤلفههای یادشده در سریال مختارنامه و نظر به اینکه تاکنون پژوهندهای از این منظر به معادلهای عربی آن تعابیر ننگریسته است، پژوهش پیشروی میکوشد ضمن شناسایی، استخراج و دستهبندی آنها، با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی معادلهای عربی آنها بپردازد و در صورت ضرورت، معادلهای پیشنهادی ارائه و نتیجه تحقیق را فرادید مخاطبان قرار دهد. نتیجه نشانگر این است که در تعریب مؤلفههای عامیانۀ سریال مورد مطالعه، بیش از هر چیز از معادلیابی مفهومی استفاده شده است و حجم زیادی از معادلهای ارائه شده از مشکل نارسایی رنج میبرند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
عبدالباسط عرب یوسف آبادی؛ محبوبه نورا
چکیده
شبهترجمه به متونی اطلاق میشود که به صورت ترجمه ارائه شده؛ اما هیچ منبع متناظری به زبانهای دیگر برای آن وجود ندارد؛ درنتیجه فاقد هرگونه انتقال واقعی زبانی و رابطة ترجمانی است. اینگونه آثار یکی از موضوعات جذاب برای پژوهشگران علاقهمند به ترجمه است. شناسایی انگیزهها و راهبردهای خلق شبه-ترجمه در نظام ادبی جامعة مقصد امری بایسته ...
بیشتر
شبهترجمه به متونی اطلاق میشود که به صورت ترجمه ارائه شده؛ اما هیچ منبع متناظری به زبانهای دیگر برای آن وجود ندارد؛ درنتیجه فاقد هرگونه انتقال واقعی زبانی و رابطة ترجمانی است. اینگونه آثار یکی از موضوعات جذاب برای پژوهشگران علاقهمند به ترجمه است. شناسایی انگیزهها و راهبردهای خلق شبه-ترجمه در نظام ادبی جامعة مقصد امری بایسته و ضروری است. یکی از نمونههای شاخص شبهترجمه، رمان «آدم زنده» با ترجمة احمد محمود است. محمود در مقدمة رمان، نویسندة رمان را فردی عراقی به نام «ممدوح بن عاطل ابونزال» معرفی میکند؛ اما با تحلیل سطوح متنی، ژانری و گفتمانی رمان مشخص میشود که محمود نویسندة آن است. در پژوهش حاضر تلاش میشود باتکیهبر روش توصیفی-تحلیلی، زمینههای پیدایش شبهترجمه «آدم زنده» و همچنین مهمترین و شگردهای بهکاررفته در آن بر اساس الگوی مقصدمحورِ توری (1995) و همچنین الگوی تحلیل سهسطحی لیو (2019) بررسی گردد. یافتههای پژوهش نشان داد احمد محمود با انگیزة طرح مضامین مترقیانه و نقد سیاسیون در اثر خود، شیوة جدیدی از شخصیتپردازی را به کار برده و با تقلید از متن و پیرامتن متون ترجمة واقعی کوشیده اثرش را ترجمه جلوه دهد. این تدابیر موجب شده که محمود از تیغ تیز ممیّزی و منتقدان ادبی تا حدودی در امان بماند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید حسن طباطبائی؛ حبیب کشاورز؛ علی ضیغمی
چکیده
یکی از مباحث مهم و مورد توجه نظریهپردازان علم ترجمه ارتباط عمیق بین فرهنگ و زبان است. بسیاری از مترجمان و نظریهپردازان برای ترجمه متون این دو را لازم و ملزوم یکدیگر میدانند. نمیتوان انکار کرد که زبان بخش بزرگی از فرهنگ را تشکیل میدهد و تأثیر فرهنگ و زبان بر یکدیگر تأثیری متقابل است. در نظریه ذخایر فرهنگی ایون زوهر، زبان به عنوان ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم و مورد توجه نظریهپردازان علم ترجمه ارتباط عمیق بین فرهنگ و زبان است. بسیاری از مترجمان و نظریهپردازان برای ترجمه متون این دو را لازم و ملزوم یکدیگر میدانند. نمیتوان انکار کرد که زبان بخش بزرگی از فرهنگ را تشکیل میدهد و تأثیر فرهنگ و زبان بر یکدیگر تأثیری متقابل است. در نظریه ذخایر فرهنگی ایون زوهر، زبان به عنوان یک ذخیره فرهنگی به شمار میرود که خود متشکل از ریزفرهنگهاست. وی با تکیه بر این نظریه از یک سو به بررسی تعامل بین فرهنگهای مختلف میپردازد و از سویی دیگر تعامل بین فرهنگ و زبان را بررسی میکند. در حیطه ادبیات، داستانها و رمانها را میتوان منابع غنی فرهنگ یک زبان معرفی نمود. لذا این مقاله میکوشد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای نظریه ایون زوهر راهکارهای بومیسازی عناصر فرهنگی را در ترجمه عربی یکی از رمانهای جمال میرصادقی با عنوان درازنای شب به کوشش احمد یوسف شتا بررسی نماید.. در این رمان جمعا 829 عنصر فرهنگی استخراج شد. نتایج بررسی ترجمه این عناصر فرهنگی نشان می دهد که دو راهکار انتقال عینی (45 درصد) و فرهنگ زدایی (37 درصد) بیشترین بسامد را داشته اند. بسامد بالای این دو راهکار نشان دهنده عدم توجه نویسنده به بومی سازی عناصر فرهنگی و تلاش برای انتقال فرهنگ مبدأ به فرهنگ مقصد است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
مسعود سلمانی حقیقی؛ عباس گنجعلی
چکیده
نقد و ارزیابی ترجمۀ متون به ویژه متون ادبی و ارائه برگردان مناسب از مفاهیم و عناصر مختلف موجود در زبان مقصد همواره مورد توجه بوده است. یکی از موضوعات حوزۀ ترجمه، موضوع ترجمه ناپذیری عناصر فرهنگی است. مالکوم هاروی یکی از کسانی است که در این حوزه صاحب نظر میباشد. وی برای ترجمه عناصر فرهنگی روشهایی نظیر معادل کارکردی، معادل زبانی، ...
بیشتر
نقد و ارزیابی ترجمۀ متون به ویژه متون ادبی و ارائه برگردان مناسب از مفاهیم و عناصر مختلف موجود در زبان مقصد همواره مورد توجه بوده است. یکی از موضوعات حوزۀ ترجمه، موضوع ترجمه ناپذیری عناصر فرهنگی است. مالکوم هاروی یکی از کسانی است که در این حوزه صاحب نظر میباشد. وی برای ترجمه عناصر فرهنگی روشهایی نظیر معادل کارکردی، معادل زبانی، وام گیری و معادل توصیفی – توضیحی را پیشنهاد داده است. در این جستار و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی برگردان سید مهدی حسینی نژاد از رمان «یومیات مطلقة» اثر هیفاء بیطار بر اساس راهکارهای ترجمۀ عناصر ترجمه ناپذیر فرهنگی مالکوم هاروی و میزان مطابقت ترجمۀ مترجم با رویکرد مزبور مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مترجم علاوه بر حفظ و رعایت ظرافتها و اصول زبانی و فرهنگی و نیز پایبندی به سنتها و آداب و رسوم مربوط به ساختار زبان فارسی، تلاش و کوشش خود را در جهت عبور از ترجمه ناپذیری عناصر فرهنگی و زبانی و منطبق ساختن برگردان خود با مؤلفههای تعیین شده از سوی هاروی به کار گرفته است، هر چند که در برخی موارد میتوانست علمکرد بهتری نیز داشته باشد که در خلال نمونهها به آن اشاره شده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی مسبوق؛ سولماز غفاری
چکیده
«الفرج بعد الشدة» از جمله آثار روایی است که بخش بزرگی از فرهنگ و ادب عامه کهن را نمایندگی میکند. این کتاب که در سدۀ هفتم توسط دهستانی به فارسی برگردانده شده، مشتمل بر حکایتهای عامۀ بسیاری است در قالب 14 باب که در آن بیش از 200 سرگذشت زندگی انسانهای گرفتار در قالب داستان با مضامینی اخلاقی به تصویر کشیده شده است که در مهلکههای ...
بیشتر
«الفرج بعد الشدة» از جمله آثار روایی است که بخش بزرگی از فرهنگ و ادب عامه کهن را نمایندگی میکند. این کتاب که در سدۀ هفتم توسط دهستانی به فارسی برگردانده شده، مشتمل بر حکایتهای عامۀ بسیاری است در قالب 14 باب که در آن بیش از 200 سرگذشت زندگی انسانهای گرفتار در قالب داستان با مضامینی اخلاقی به تصویر کشیده شده است که در مهلکههای زندگی هر یک با توکل به خدا رستگار شدهاند. یکی از الگوهای مناسب نقد ترجمه، الگوی کاتارینا رایس است که کمتر مورد توجه ترجمهشناسان قرار گرفته است. با توجه به جامعیت تکنیکهای نقد ترجمه در الگوی کاتارینا رایس نسبت به سایر الگوهای ترجمه، پژوهش حاضر میتواند به عنوان نمونه و الگویی مناسب توسط علاقهمندان به حوزۀ نقد ترجمه در زبان و ادبیات عربی بهکار گرفته شود. پژوهش پیشرو کوشیده ضمن کاربست الگوی رایس در متن عربی، تحلیلی کلی از ترجمۀ فارسی کتاب الفرج بعد الشدة از دو منظر زبانشناختی و فرازبانی ارائه کند. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب اول آن به عنوان پیکرۀ پژوهش انتخاب و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شد. برآیند پژوهش نشان داد که دهستانی بر اساس الگوی رایس، ترجمهای اقتباسی ارائه داده است. در عوامل زبانشناختی، مترجم به واسطۀ تغییرات معنایی، کاربست ساختارهای دقیق دستوری متناسب با معیارهای زبان مقصد و عناصر سبکی شاخص به بسندگی و تعادل معنایی در متن مقصد دست یافته است. علاوه بر این، در بررسی عوامل فرازبانی با واکاوی موقعیت و موضوع ادای سخن، توجه به زمان و مکان و سنجش ابزارهای معنایی جهت انعکاس تداعیهای عاطفی، مشخص شد دهستانی ضمن اینکه محتوامحوری را نقش غالب زبان مقصد در نظر گرفته در ارائۀ تعادل معنایی تا حدی پیش رفته که ترجمۀ او در زبان مقصد از جایگاه و اثرگذاری بیشتری نسبت به زبان مبدأ برخوردار شده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
احمد پاشازانوس؛ عبدالعلی آل بویه لنگرودی؛ محمد زنگویی
چکیده
یکی از سبکهای زیبای قرآنی برای بیان حقیقت، جلب توجه و آگاهی دادن به مخاطب، استفهام است. غالب استفهامهای قرآن دربر دارندة اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. عالمان علم بلاغت، معانی ثانویة متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمردهاند. تاکنون تئوریهای مختلف ترجمه به عنوان چهارچوبهایی ...
بیشتر
یکی از سبکهای زیبای قرآنی برای بیان حقیقت، جلب توجه و آگاهی دادن به مخاطب، استفهام است. غالب استفهامهای قرآن دربر دارندة اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. عالمان علم بلاغت، معانی ثانویة متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمردهاند. تاکنون تئوریهای مختلف ترجمه به عنوان چهارچوبهایی مدون برای ارزیابی ترجمههای قرآن مورد استفاده قرار گرفتهاند. از این میان، ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال ۱۹۵۸ کتابی با عنوان «سبکشناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند که بعدها به منبع مهمی برای ترجمهپژوهان تبدیل شد. وینه و داربلنه در این اثر به معرفی تکنیکهایی پرداختند. در نوشتار حاضر، پس از تبیین این تکنیکها و زیرشاخههای آنها با روش توصیفی تحلیلی و مقابلهای به کیفیت کاربست آنها در ترجمۀ معانی ثانویۀ استفهام چهار مترجم قرآن کریم (مکارم شیرازی، آیتی، انصاریان و الهی قمشهای) که به دلیل تفاوت در رویکرد، نگرش فقهی و شیوۀ ترجمهای که دارند، دارای تفاوتها، مزایا و معایبی نسب به همدیگر هستند، میپردازد و هدف از آن تبیین چگونگی و میزان کاربرد الگوی ترجمۀ وینه و داربلنه در ترجمههای مورد بررسی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد مترجمان با توجه به قداست متن قرآن و ویژگیهای زبانی خاص آن از ترجمۀ تحتاللفظی که یکی از مؤلفههای ترجمۀ مستقیم است، بیش از سایر مؤلفهها بهره بردهاند. علاوه بر این، تکنیک جابهجایی تغییر صورت -به عنوان یکی از مؤلفههای ترجمه غیرمستقیم- به سبب تفاوت ساختار دستوری دو زبان عربی و فارسی پس از ترجمۀ تحتاللفظی بیشترین بسامد را دارد؛ تکنیک غیرمستقیم همانندسازی نیز به سبب اشتراکات فرهنگی میان دو زبان و نیز ممنوعیت دخل و تصرف بیش از حد در قرآن نسبت به سایر مؤلفهها بسامد کمتری دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
شهریار نیازی؛ محمود بی جن خان؛ مازیار پاشایی
چکیده
نیاز بشر به اجرای فرآیند ترجمه با بازدهی هر چه بیشتر موجب تلاش وی برای دست یافتن به فناوریهای پیشرفته ترجمه بوده است. بخش اعظم تلاشها در این میدان صرف رسیدن به ترجمۀ ماشینی یا خودکار (بدون دخالت انسان) شده است که کیفیت ترجمۀ انسانی را ندارد، اما دارای مزیتهای دیگری مانند سرعت و دسترسی بالا و هزینه پایین است. اوج این مزایا را میتوان ...
بیشتر
نیاز بشر به اجرای فرآیند ترجمه با بازدهی هر چه بیشتر موجب تلاش وی برای دست یافتن به فناوریهای پیشرفته ترجمه بوده است. بخش اعظم تلاشها در این میدان صرف رسیدن به ترجمۀ ماشینی یا خودکار (بدون دخالت انسان) شده است که کیفیت ترجمۀ انسانی را ندارد، اما دارای مزیتهای دیگری مانند سرعت و دسترسی بالا و هزینه پایین است. اوج این مزایا را میتوان در ماشینهای ترجمه برخط رایگان دید. بعضی از این ماشینها (یعنی گوگل، بینگ، یاندکس، رورسو، مادرنامتی و نیوترنس) از ترجمۀ عربی به فارسی و برعکس پشتیبانی میکنند. هدف این پژوهش مقایسۀ کیفیت خروجی این ماشینهای ترجمه با همدیگر و یافتن بهترین گزینه برای ترجمۀ خودکار بین زبانهای عربی و فارسی است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا دو پیکرۀ کوچک عربی و فارسی هر کدام شامل 60 جمله با انواع و موضوعهای تصادفی از جملات موجود در دو کتاب فرهنگ بسامدی عربی و فارسی انتشارات راتلج انتخاب شد، سپس این جملات تک به تک در ماشینهای ترجمۀ اشاره شده وارد شد و خروجی دریافت شده با روش ارزیابی انسانی بر اساس مدل تحلیل و طبقهبندی خطای DQF-MQM مورد بررسی قرار گرفت. ماشینهای ترجمه به ترتیب از بیشترین به کمترین کیفیت خروجی از این قرار بودند: گوگل، بینگ، یاندکس، مادرنامتی، رورسو، و نیوترنس. این نتیجه مطلق و همیشگی نیست، بلکه آماری و احتمالاتی است؛ ماشینهای با رتبه پایینتر بعضی جملات را بهتر از ماشینهای با رتبه بالاتر ترجمه میکنند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علی صیادانی؛ یزدان حیدرپور مرند
چکیده
خلاقیت در ترجمه با مفهوم تراسازگاری رویکردی تعبیری و مفهومی است که در آن به ترجمه با دید کاربردی نگاه میشود. از برجستهترین نظریهپردازان این حوزه، لانس هیوسن است. وی بر این باور است که در مورد مسائل ترجمه چالشهایی وجود دارد که در بازتولید معنا رنگ و بوی قویتری به خود دارد. این چالشها با نشانگرهای عملگرایانه بازشناخته میشود. ...
بیشتر
خلاقیت در ترجمه با مفهوم تراسازگاری رویکردی تعبیری و مفهومی است که در آن به ترجمه با دید کاربردی نگاه میشود. از برجستهترین نظریهپردازان این حوزه، لانس هیوسن است. وی بر این باور است که در مورد مسائل ترجمه چالشهایی وجود دارد که در بازتولید معنا رنگ و بوی قویتری به خود دارد. این چالشها با نشانگرهای عملگرایانه بازشناخته میشود. هیوسن این نشانگرها را با الگوهای ساختاری در قالب نمایههای همترازی و با عناصر همگزینی، افزونههای مصنوعی و دگرش «تغییر بیان» و الگوهای زبانی را در قالب نمایههای تصریح، تلویح و اطلاق «وصفی سازی» معرفی کرده و بازنمایی مفهومی هر یک از عناصر زبانی در ترجمه را به تحلیل و برابرسنجی دقیق هر یک از مؤلفهها مرتبط دانسته است. پژوهشگران در جستار حاضر با استفاده از الگوی بازآفرینی ترجمهای هیوسن و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به تطبیق هر یک از این نمایهها در ترجمۀ نمایشنامۀ جسر إلی الأبد از غسان کنفانی (2013) در مجموعهای با عنوان «نمایشنامهها» از فاروق نجمالدین (1402) پرداختهاند. مترجم در ترجمۀ نمایشنامۀ جسر إلی الأبد با عنوان «پلی به سوی ابدیت» با مدنظر داشتن سبک نگارشی رمزی کنفانی سعی در بازنمایی امثال، اصطلاحات و استعارات زبانی داشته و از این منظر شخصیتپردازیها در اثر ترجمهای حاضر نقش زیادی ایفا کرده است. در این استدلال با این نظر که زبان رمزی موجود در ترجمه به بازنمایی عناصر زبانی مزبور پرداخته است، تمثیل دقیقی از تعارض اجتماعی و سیاسی حاکم در فرهنگ و ایدئولوژی شخصیتها در قالب بافت کلامی داشته است. از این رو، تطبیق نمایههای تراسازگاری هیوسن قابلیت سنجش در ساخت ارتباطی نمایشنامۀ مزیور را داشته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
مجید صالح بک؛ عبدالقادر پریز؛ پروین صانعی
چکیده
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظاممند، زبان را مجموعهای از نشانهها دانسته و در نظریۀ زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار میدهد. در ترجمه نیز نشانهها بسیار حائز اهمیتاند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آنها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمهای دقیقتر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمۀ قرآن ...
بیشتر
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظاممند، زبان را مجموعهای از نشانهها دانسته و در نظریۀ زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار میدهد. در ترجمه نیز نشانهها بسیار حائز اهمیتاند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آنها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمهای دقیقتر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمۀ قرآن کریم اهمیتی دوچندان مییابد. از جمله واژگان بهکار رفته در قرآن کریم که بررسی معنایی آن نیاز به توجه و دقت دارد واژۀ «صهر» است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته تلاش دارد با رویکردی معناشناسانه- ساختارگرایانه به این سؤال پاسخ دهد که سطوح و لایههای معنایی مختلف واژۀ «صهر» در قرآن کریم چگونه شکل میگیرد و مفهوم «صهر» در کاربرى قرآن کریم بر محور جانشینی و همنشینی با کدام واژگان مترادف است؟ نتیجه حاصل شده بیان میکند که هم در اصل فارسی واژۀ «صهر» و هم در قوامیس عربی یکی از معانی اصلی آن، «نَسَب» بیان شده، اما از سوی دیگر همنشینی آن با همین کلمه سبب میشود که معنای دیگری به آن داده شود. از این رو، مترجمان در این باره رویکردهای مختلفی در پیش گرفته و برخی با در نظر گرفتن رابطه تضاد میان نسب و صهر این دو را به نسبی و سببی ترجمه کردهاند. برخی هم این دو را به ذکور و اناث ترجمه کردهاند. همچنین با وجود آنکه معنای داماد برای واژۀ صهر در منابع متعددی آمده، اما در 10 ترجمه مورد بررسی در مقالۀ حاضر تنها یکی از منابع؛ یعنی ترجمۀ فولادوند چنین معنایی را برای این واژه آورده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
یسرا شادمان؛ فاطمه اکبری زاده
چکیده
ژان رنه لادمیرال در حوزۀ نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود کردن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابهجایی، ابهامزدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقالۀ حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، ...
بیشتر
ژان رنه لادمیرال در حوزۀ نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود کردن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابهجایی، ابهامزدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقالۀ حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، به بازخوانی ترجمۀ رضا عامری از رمان «موسم الهجرة إلی الشمال» اثر طیب صالح -کاندید جانشینی «نجیب محفوظ»- میپردازد. جستار حاضر نمونههایی از ترجمه را که طبق مؤلفههای لادمیرال موفق بودهاند، ارائه و توفیقشان را طبق مؤلفهها تحلیل کرده است. سپس نمونههایی دیگر را بیان کرده که طبق مؤلفهها موفق نبودهاند. در پایان، دلایل قوت و ضعف ترجمۀ عامری بر اساس نظریۀ لادمیرال نشان داده شده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد، مترجم در مباحث «ابهامزدایی»، «افزودهسازی» و «حذف» کاملاَ موافق با مؤلفههای لادمیرال عمل کرده و متنی خوانا و قابل فهم در فرهنگ مقصد ارائه داده است. این در حالی است که در پارهای از موارد، مانند مباحث «جابهجایی» و«حق انتخاب مترجم»، مؤلفههای الگوی لادمیرال دیده نشده است. در نهایت طبق آمار گرفته شده از 24 نمونۀ متن طیب صالح، 3 مورد ترجمه، مخالف رویکرد مؤلفههای لادمیرال بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
حسام حاج مؤمن سیچانی
چکیده
این مطالعه با تأکید بر ضرورتی که نگاه کاربردی به ترجمه برای آموزش ترجمه دارد، میکوشد از محدودۀ انتزاعیِ مقابلههای دستوری میان زبانهای فارسی و عربی عبور کند و با رویکردی متنمحور به ترجمه از فارسی به عربی بررسی کند که ساختهای جملۀ اسنادی با فعلِ «است» عملاً با چه ساختهایی در زبان عربی معادلسازی میشوند تا ...
بیشتر
این مطالعه با تأکید بر ضرورتی که نگاه کاربردی به ترجمه برای آموزش ترجمه دارد، میکوشد از محدودۀ انتزاعیِ مقابلههای دستوری میان زبانهای فارسی و عربی عبور کند و با رویکردی متنمحور به ترجمه از فارسی به عربی بررسی کند که ساختهای جملۀ اسنادی با فعلِ «است» عملاً با چه ساختهایی در زبان عربی معادلسازی میشوند تا در نهایت با تحلیل روابط میان ساختهای این نوع جملۀ فارسی و ساختهای معادلشان در عربی، شیوههایی را که بهطور کاربردی برای این معادلسازی وجود دارد، الگوبندی کند. پشتوانۀ نظریِ مطالعه، نظریهای است که جی سی کتفورد از دیدگاه زبانشناسیِ کاربردی برای تحلیل ترجمه ارائه کرده و در ضمن آن با طرح دوگانۀ «تناظر صوری» و «تعادل متنی» روشی کاربردی برای تحلیل تعادل میان ساختهای دو زبان به دست داده است. مطالعه با روش تحلیلی-توصیفی با تمرکز بر کتاب «شعر امروز ایران» / «الشعر الحدیث فی إیران» (متن فارسی با ترجمۀ عربی) انجام شده و در نهایت به شش الگوی کاربردی در ترجمۀ ساختهای جملۀ اسنادی با فعلِ «است» به زبان عربی رسیده که عبارتاند از: 1- نمود دستوریِ اسناد در عربی متناظر با فعلِ «است» در فارسی، 2- نمود فعلیِ اسناد در عربی متناظر با فعلِ «است» در فارسی، 3- نمود فعلیِ اسناد در عربی متناظر با فعلِ «است» و عنصری دیگر از جملۀ فارسی، 4- گروه واژگانیِ عربی معادل با جملۀ اسنادی با فعلِ «است»، 5- اسلوبهای کلیشهای و تعبیرهای اصطلاحی در عربی معادل با جملۀ اسنادی با فعلِ «است» و 6- تغییر نحوۀ بیان در عربی در تعادل با جملۀ اسنادی با فعلِ «است».
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سیدمهدی حسینی؛ سید حسین سیدی
چکیده
از سال 1976 و با طرح نظریۀ انسجام از سوی هلیدی و رقیه حسن این نظریه مبنای بسیاری از پژوهشهای تحلیل گفتمانی قرار گرفت. قرآن کریم نیز به عنوان متنی وحیانی قرنهای متمادین است که عرصۀ بررسیهای زیبایی شناختی قرار میگیرد و به گواهی قرآنپژوهان پیشین و پسین نظم هوشمندانه و ترتیب شگرف عبارات قرآنی در کنار شیوایی الفاظ و بلندی مضامین ...
بیشتر
از سال 1976 و با طرح نظریۀ انسجام از سوی هلیدی و رقیه حسن این نظریه مبنای بسیاری از پژوهشهای تحلیل گفتمانی قرار گرفت. قرآن کریم نیز به عنوان متنی وحیانی قرنهای متمادین است که عرصۀ بررسیهای زیبایی شناختی قرار میگیرد و به گواهی قرآنپژوهان پیشین و پسین نظم هوشمندانه و ترتیب شگرف عبارات قرآنی در کنار شیوایی الفاظ و بلندی مضامین از جمله نشانههای انسجام متن و از وجوه اعجاز قرآن به شمار میرود. از جمله مؤلفههای انسجام، اصلی با عنوان انسجام پیوندی است که از نقش رابطها در ایجاد پیوستگی میان عبارات سخن میگوید؛ همان عنصری که در کنار عناصر واژی- دستوری، ارتباط منطقی میان اجزای صورت متن را رقم میزند. هلیدی و رقیه حسن در این نظریه، ابزارهای ایجاد انسجام پیوندی را به چهار نوع اضافی، تقابلی، سببی و زمانی تقسیم کردهاند. در قرآن از رابطهای متنوعی برای پیوند میان آیات و عبارات استفاده شده، اما موضوع مهم و مورد بحث این مقاله، کیفیت بازسازی آنها در زبان فارسی است. به همین منظور، در این مقاله ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی وضعیت رابطها در گزیدهای از آیات قرآن بررسی و سپس وضعیت عملکرد مترجمان به بوتۀ نقد گذاشته شد که در نهایت، به علت عدم بهکارگیری این ابزار انسجامی، اشتباهاتی در تشخیص و به تبع آن در برابریابی رابطها به چشم میخورد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه سواری؛ نعیم عموری
چکیده
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایۀ بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد. لازمۀ این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزۀ مطالعات ترجمه است. یکی از مهمترین الگوهای ارزیابی در حوزۀ مطالعات ترجمه، ...
بیشتر
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایۀ بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد. لازمۀ این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزۀ مطالعات ترجمه است. یکی از مهمترین الگوهای ارزیابی در حوزۀ مطالعات ترجمه، الگوی ترجمۀ کارمن گارسس است. پژوهش پیشرو با روشی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بهرهگیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه، رمان «فی قلبی أنثی عبریة» از خولة حمدی با ترجمۀ اسماء خواجهزاده را بررسی و ارزیابی کند. کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمهها پیشنهاد میدهد که عبارتند از: 1- سطح معنایی- لغوی، 2- سطح نحوی- واژهساختی (صرفی)، 3- سطح گفتمانی-کاربردی و 4- سطح سبکی-مقصود شناختی. به دلیل گستردگی سطوح چهارگانۀ گارسس، پژوهش حاضر صرفاً به بررسی دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- واژهساختی پرداخته و به این نتیجه میرسد که برجستهترین مؤلفههای سطوح معنایی- لغوی در این ترجمه، معادل فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی، ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی- واژهساختی، برجستهترین مؤلفهها را ترجمۀ تحتاللفظی، اقتباس، تغییر نحوی یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه، توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف، تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل میدهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگیهای مثبت و منفی آن سنجیده میشود و هرچه تعداد ویژگیهای مثبت متن ترجمه شده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است، میتوان گفت ترجمۀ خواجهزاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
نیکو نیک راه؛ علیرضا نظری؛ علی اصغر شهبازی
چکیده
ترجمه به عنوان فرآیند انتقال دادههای زبانی در بسیاری از متون ادبی به ویژه آثار داستانی به عنوان پل تعاملات فرهنگی عمل میکند. از این رو، تسلط مترجم بر عناصر فرهنگی موجود در متن مبدأ و توانمندی وی در گزینش معادل صحیح یا صحیحتر در متن مقصد میتواند به عنوان مقولهای در سنجش توفیق یا عدم توفیق مترجم محسوب شود. پیتر نیومارک ...
بیشتر
ترجمه به عنوان فرآیند انتقال دادههای زبانی در بسیاری از متون ادبی به ویژه آثار داستانی به عنوان پل تعاملات فرهنگی عمل میکند. از این رو، تسلط مترجم بر عناصر فرهنگی موجود در متن مبدأ و توانمندی وی در گزینش معادل صحیح یا صحیحتر در متن مقصد میتواند به عنوان مقولهای در سنجش توفیق یا عدم توفیق مترجم محسوب شود. پیتر نیومارک بیش و پیش از دیگر نظریهپردازان متوجه اهمیت این مقوله بود و علاوه بر دستهبندی مقولات به ارائه راهکارهایی در معادلگزینی عناصر فرهنگی پرداخت. رمان «سفر» اثر محمود دولتآبادی با توجه به درونمایۀ آن و حرکت داستانی آن در بستر فرهنگ سنتی ایران، برخوردار از کلیۀ عناصر فرهنگی مدنظر نیومارک است و مترجم این اثر به زبان عربی با چالشهای متعددی در این امر مواجه شده است. مقالۀ حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی و با اتکا به نظریۀ نیومارک، تمام عناصر فرهنگی موجود در رمان را با استقراء تام، استخراج و ضمن واکاوی راهکارهای مترجم در مواجهه با این عناصر فرهنگی به تحلیل و نقد چگونگی گزینشهای مترجم بپردازد و از این رهگذر به ارزیابی و حتی سبکشناسی عملکرد مترجم در بهرهگیری از راهکارهای نیومارک بپردازد. نتایج حاصل نشان میدهد که پربسامدترین عناصر فرهنگی، مربوط به فرهنگ مادی و ضربالمثلها بوده است و نیز مترجم در ترجمۀ عناصر فرهنگی از راهکار تلفیقی بیشتر از سایر روشها بهره برده است و میتوان گفت علت استفاده زیاد مترجم از این روش، تعداد زیاد برخی مقولات فرهنگی از جمله فرهنگ مادی و ضربالمثلها و نیز جهت رفع ابهام و توضیح در پاورقی برای آشنایی بیشتر مخاطبان عرب زبان بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهرا سلیمی؛ نرگس انصاری؛ سید محمد میرحسینی
چکیده
نظریۀ لارنس ونوتی یکی از نظریههای ارائه شده در زمینۀ ترجمهای روان و برجسته است. او با مطرح کردن دوگانۀ بومیسازی و بیگانهسازی، نحوۀ حضور مترجم در متن را ارزیابی میکند. از نظر وی، راهبرد بومیسازی با هدف جلوگیری از ورود فرهنگ دیگری صورت میپذیرد و بیگانهسازی در جهت آشنایی مخاطب با ارزشها و فرهنگ سایر ملل انجام میپذیرد. ...
بیشتر
نظریۀ لارنس ونوتی یکی از نظریههای ارائه شده در زمینۀ ترجمهای روان و برجسته است. او با مطرح کردن دوگانۀ بومیسازی و بیگانهسازی، نحوۀ حضور مترجم در متن را ارزیابی میکند. از نظر وی، راهبرد بومیسازی با هدف جلوگیری از ورود فرهنگ دیگری صورت میپذیرد و بیگانهسازی در جهت آشنایی مخاطب با ارزشها و فرهنگ سایر ملل انجام میپذیرد. بررسی و تحلیل مؤلفههای فرهنگی در ترجمۀ عربی محمد علاءالدین منصور از رمان فارسی ثریاء در اغما اثر اسماعیل فصیح مبتنی بر نظریۀ نحوۀ حضور مترجم، مبنی بر راهبردهای آشناییزدایی و غرابتزدایی ونوتی هدفی است که این پژوهش با بهکارگیری روش توصیفی- تحلیلی آن را مورد توجه قرار داده است. نگارندگان در این مقاله ابتدا عناصر فرهنگی را استخراج کرده و سپس آن را با ترجمۀ عربی رمان حاضر مطابقت دادهاند تا گرایش مخاطب بر دو راهبرد پیشنهادی ونوتی را مشخص سازند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که مترجم ارزشهای فرهنگی متن مبدأ را حفظ کرده و با توجه به غلبۀ روش آشناییزدایی بر روش غرابتزدایی در این ترجمه، متنی روان و همه فهم ارائه نشده است؛ زیرا اصطلاحات و تعابیر بدون دریافت بار فرهنگی موجود به صورت لفظ به لفظ یا با معادل نزدیک به متن مبدأ انتقال داده شده که در نهایت ناشی از عدم شناخت صحیح فرهنگ و متن مبدأ توسط مترجم است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
ولی بهاروند؛ مینا حسونی نژاد؛ جواد کارخانه
چکیده
ترجمه را میتوان پلی برای پیوند اندیشهها و باورهای مردمان دو فرهنگ دانست. از دیرباز تاکنون آدمی در پرتو ترجمه با گفتارها، کردارها و دستاوردهای سرزمینهای دیگر آشنا شده و از این رهگذر، بینش و نگرش خود را بارور کرده است. یکی از برجستهترین نظریههای ترجمه که به سنجش سطح کیفی متون برگردان شده ادبی میپردازد و چهار سطح گوناگون را ...
بیشتر
ترجمه را میتوان پلی برای پیوند اندیشهها و باورهای مردمان دو فرهنگ دانست. از دیرباز تاکنون آدمی در پرتو ترجمه با گفتارها، کردارها و دستاوردهای سرزمینهای دیگر آشنا شده و از این رهگذر، بینش و نگرش خود را بارور کرده است. یکی از برجستهترین نظریههای ترجمه که به سنجش سطح کیفی متون برگردان شده ادبی میپردازد و چهار سطح گوناگون را دربر میگیرد، نظریۀ کارمن گارسس (1994) است. پژوهش پیش رو که به روش توصیفی - تحلیلی است بر آن است تا برگردان عربی ایمان صالح با عنوان «أولئک الثلاثة والعشرون فتىً» از کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته احمد یوسفزاده را بر پایۀ سطح لغوی- معنایی الگوی ترجمۀ کارمن گارسس ارزیابی و برتریها و کاستیهای آن را بررسی کند. این پژوهش نشان میدهد که در این برگردان، بسط نحوی در پوشش مفاهیمی چون افزونی قید، صفت و ترکیب اضافی پدیدار شده و قبض نحوی در جلوههایی مانند حذف صفت، مفعول، فعل و قید نمود یافته است. همچنین نشان میدهد که مترجم در فرآیند عام در برابر خاص از ابزارهایی مانند حذف صفت بهره گرفته و در فرآیند خاص در برابر عام با تکنیک بیان نوع در کنار جنس، دایرۀ واژه را تنگتر کرده است. یافته دیگر این پژوهش، آن است که ویژگیهای مثبت، بخش چشمگیری را در این ترجمه به خود اختصاص داده و این برگردان از دو ویژگی کفایت و مقبولیت برخوردار شده و خرسندی خواننده را در پی داشته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جواد اصغری؛ حسین جوکار
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریهپردازان حوزۀ ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسۀ واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفتهاند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمۀ قرآنکریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریهپردازان غربی مطرح کردهاند از یک واحد ابداعی دیگر -واحد کمتر از کلمه- استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریهپردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمههایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند، عبارتند از: ترجمۀ معزی، پاینده، مکارمشیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمۀ قرآنکریم میتوان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافتههای این پژوهش و از آنجا که در ترجمۀ قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمهایِ پیشنهادی برای ترجمۀ قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سجاد اسماعیلی؛ محمد زنگویی
چکیده
مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی، یکی از اجزای مهم محتوایی در متنهای دیداری و شنیداری است که نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به مخاطب دارند. درک، دریافت و انتقال صحیح این عناصر، یکی از دغدغه های اصلی مترجمان به ویژه مترجمان فیلم ها است. مترجم میتواند با استفاده از معادل های دقیق نوشتاری در زیرنویس فیلم، معنای ...
بیشتر
مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی، یکی از اجزای مهم محتوایی در متنهای دیداری و شنیداری است که نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به مخاطب دارند. درک، دریافت و انتقال صحیح این عناصر، یکی از دغدغه های اصلی مترجمان به ویژه مترجمان فیلم ها است. مترجم میتواند با استفاده از معادل های دقیق نوشتاری در زیرنویس فیلم، معنای مقوله های فرهنگی و افزون بر آن، عناصر غیرکلامی موجود در فیلم را به مخاطب منتقل کند. بنابراین با توجه به اهمیت تمرکز مترجم بر انتقال معنای مطلوب مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی متنهای دیداری- شنیداری، این جستار بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تعریب زیرنویس فیلم سینمایی «ملودی» به چگونگی مواجه ی مترجم در ترجمۀ این عناصر بپردازد. به منظور دستیابی به یافته های دقیق تر از مقوله های فرهنگی پیشنهاد شده توسط پیتر نیومارک و راهبردهای گاتلیب برای ارزیابی ترجمه زیرنویس استفاده شد. مهمترین یافته های حاصل از بررسی ترجمۀ عربی زیرنویس فیلم ملودی بیانگر آن بود که رویکرد مترجم، بیشتر بر ترجمه ی معنایی استوار بوده و برای انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید عناصر فرهنگی در زبان مقصد داشته است. از این رو، مترجم برای دستیابی به این مهم از میان 10 راهبرد مدنظر گاتلیب به ترتیب از سه راهبرد «دگرنویسی»، «بسط» و «تبدیل» استفاده بیشتری کرده است. همچنین مترجم در ترجمه عناصر غیرکلامی به دلیل برداشت مشترک مفهوم این عناصر در دو زبان مبدأ و مقصد، از ترجمه این عناصر صرف نظر کرده است و از این رو، ترجمهای مخاطبمحور ارائه کرده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
حوریه کوکبی دانا؛ علی سعیداوی
چکیده
معنای ارجاعی به عنوان نخستین معنای هر واژه، پایه و اساس شناخت معانی دیگر است. از این رو، درک و شناخت معنای ارجاعی بر دیگر معانی رجحان دارد و بهنگام ترجمه نیز مترجم در صورتی مجاز است به معانی دیگر متوسل شود که معنای ارجاعی نتواند پیام و مفهوم را به درستی به زبان مقصد منتقل کند. با وجود این، در موارد بسیاری ملاحظه میشود مترجمان ...
بیشتر
معنای ارجاعی به عنوان نخستین معنای هر واژه، پایه و اساس شناخت معانی دیگر است. از این رو، درک و شناخت معنای ارجاعی بر دیگر معانی رجحان دارد و بهنگام ترجمه نیز مترجم در صورتی مجاز است به معانی دیگر متوسل شود که معنای ارجاعی نتواند پیام و مفهوم را به درستی به زبان مقصد منتقل کند. با وجود این، در موارد بسیاری ملاحظه میشود مترجمان در برگردان معنای ارجاعی که معنای واضح و روشن واژگان است، دچار لغزش میشوند. نگارندگان این جستار با بهرهگیری از روش مطالعۀ مقابلهای در نظر دارند با مقایسۀ ترجمة جلد دوم کتاب الأیام با متن اصلی به علل و عواملی بپردازند که منجر به لغزش مترجم در برگردان معنای ارجاعی شده است. برای این منظور نگارندگان این جستار، 69 مثال از ترجمه الأیام که به نظر میرسد خدیوجم در برگردان معنای ارجاعی آنها دچار لغرش شده، انتخاب کرده و مورد تحلیل و ارزیابی قرار دادهاند. بررسی این مثالها نشان میدهد سه عامل منجر شده که مترجم در گزینش معادل برای معنای ارجاعی برخی واژهها دچار لغزش شود که عبارتند از: 1- اشتباه خوانشی یا چشمی، 2- عدم توجه به فضای متن و 3- اعمال سلیقه.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جلال عبیدان؛ مرتضی زارع برمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ نام برده است. این گرایشها عبارت هستند از: خردپروری، شفافسازی، تطویل، اصالتبخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسانسازی، تخریب ضربآهنگها، تخریب شبکۀ دالها و معانی ضمنی، تخریب گرایشهای نظاممند، تخریب یا بدیعسازی شبکههای زبان بومی، تخریب عبارتها و اصطلاحات، و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی. هر کدام از این گرایشها جنبههایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشمانداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیمهای مترجم میدهد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ بر فرآیند تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنۀ تأثیر هر یک از آنها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیمهای مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قویترین تأثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارتها و اصطلاحات و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی فرصتی برای نقشآفرینی به دست نیاوردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سمیه سلمانیان؛ کیوان احسانی
چکیده
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام ...
بیشتر
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی میکنند در معادلیابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرینآمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهرا خفاجه کریموی؛ حسین شمس آبادی؛ سید مهدی نوری کیذقانی
چکیده
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبانهای مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمۀ متون موجود در زبانها به دلیل تنوع، اغلب چالشهایی را ایجاد میکند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار مینماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین میکند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان ...
بیشتر
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبانهای مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمۀ متون موجود در زبانها به دلیل تنوع، اغلب چالشهایی را ایجاد میکند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار مینماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین میکند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطۀ فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظارة السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمهپذیری یا ترجمهناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزۀ زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمهناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را بهگونهای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمۀ عناصر ترجمهناپذیر، شیوۀ «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر بهکار گرفته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهره قربانی مادوانی؛ احیا کماسی
چکیده
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم ...
بیشتر
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم فرهنگی و شناختی همچون دانش، ادراک و احساسات و آداب و رسوم باشد. علاوه بر این، بین مفاهیم فیزیولوژیکی (کار اندامشناسی) اعضای بدن انسان و مفاهیم سوسیولوژی (جامعهشناسی) رابطه معنایی وجود دارد. بررسی مبانی فرهنگی و شناختی این واژهها و پرداختن به پیشینۀ تجارب زیستۀ سخنوران همچون ابزاری میتواند مترجم را در فهم درست معنای دقیق سپس انتقال آن به زبان مقصد کمک کند. اهمیت و جایگاه نام اندامها در زبان از یک سو و بسامد بالای نام اندام «دست» در زبان عربی و گویشهای آن از سوی دیگر، ما را بر این داشت تا به بررسی توصیفی- تحلیلی واژۀ «دست» و صورتبندیهای زبانی و مفهومسازیهای فرهنگی آن بپردازیم تا از طریق تحلیل معنایی و زبانی این نام اندام، چگونگی معادلگزینی و ترجمۀ آن را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهیم. از مهمترین نتایج به «دست» آمده این است که گاهی ترجمۀ واژگان و ارائۀ مفاهیم بر مبنای صورتبندی مشترک زبان مبدأ و مقصد شکل میگیرد و گاهی بر مبنای صورتبندی متفاوت؛ در صورتبندی مشترک، ترجمۀ همپوشانی میتواند پیشینۀ فرهنگی و جهانبینی زبان مبدأ را انتقال دهد و در صورتبندی متفاوت، نسبیت زبانی اتفاق میافتد. ترجمۀ همپوشانی در انتقال مفاهیم عاجز است و باید ترجمۀ ناهمسان یا به عبارت دیگر، ترجمۀ مفهومی را که هم متناسب با معیارهای فرهنگی زبان مبدأ است و هم با معیارهای فرهنگی زبان مقصد بهکار گرفت.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضوان بیرانوند؛ علی نظری؛ سید اسماعیل قاسمی موسوی
چکیده
ارزیابی کیفیت ترجمه همواره در مطالعات ترجمه اهمیت داشته است؛ از میان الگوها و نظریههای موجود، الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ هاوس یکی از معروفترینهاست. هاوس ترجمه را بر دو نوع میداند: آشکار و پنهان؛ در ترجمه آشکار متن و عناصر آن، فرهنگمحور بوده و بافتگردانی در آن دیده میشود، اما در ترجمۀ پنهان، هنجارها و فرهنگ زبان ...
بیشتر
ارزیابی کیفیت ترجمه همواره در مطالعات ترجمه اهمیت داشته است؛ از میان الگوها و نظریههای موجود، الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ هاوس یکی از معروفترینهاست. هاوس ترجمه را بر دو نوع میداند: آشکار و پنهان؛ در ترجمه آشکار متن و عناصر آن، فرهنگمحور بوده و بافتگردانی در آن دیده میشود، اما در ترجمۀ پنهان، هنجارها و فرهنگ زبان مقصد بارز است و بافتآفرینی شکل میگیرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ جولیان هاوس به بررسی کیفیت ترجمۀ فارسیِ علیرضا باقر از رمان فردقان نوشتۀ یوسف زیدان پرداخته و با مقایسۀ متن مبدأ و مقصد، کیفیت ترجمه بررسی و نتایج بهدستآمده در قالب جداول و نمودار ارائه شده است. بررسی نتایج نشان میدهد که هرچند مترجم در قسمتهایی سعی داشته با استفاده از رویکردهایی مانند استفاده از اصطلاحات و ضربالمثلهای متناسب با فرهنگ عامیانه فارسی، ترجمه را به فرهنگ زبان مقصد نزدیک کند و حذف از جمله راهکارهای پرتکرار ترجمهای در این برگردان به شمار میرود، اما راهکار غالب ترجمه آشکار است.