ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه اکبری زاده؛ یسرا شادمان
چکیده
بر اساس نظریه باختین؛ رمان به عنوان نوع ادبی، متناسب با روح عصر و جامعه بشری، دارای روابط مکالمهگون در ابعاد زبانی است. رمان تصویری گفتگومند، حاصل درهمتنیدگی زبانهای برآمده از شخصیتهاست؛ که هرکدام با جهانبینی، سطح اجتماعی و فرهنگی مختلف، در رمان حضور داشته و در تعامل باهم هستند. رمان «پست شبانه» در دنیایی چندآوا، ...
بیشتر
بر اساس نظریه باختین؛ رمان به عنوان نوع ادبی، متناسب با روح عصر و جامعه بشری، دارای روابط مکالمهگون در ابعاد زبانی است. رمان تصویری گفتگومند، حاصل درهمتنیدگی زبانهای برآمده از شخصیتهاست؛ که هرکدام با جهانبینی، سطح اجتماعی و فرهنگی مختلف، در رمان حضور داشته و در تعامل باهم هستند. رمان «پست شبانه» در دنیایی چندآوا، با ترسیم آواهای مختلف، از ویژگی چند زبانی برخوردار است و زبان هر شخصیت، در هر بخش از رمان، در تعامل گفتگومند با سایر زبانهاست. این چندگانگی در زبان، آوا و سبک رمان، قابل مشاهده بوده و برگردان آن در ترجمه، بسیار حائز اهمیت است که این مقاله به ترسیم و تحلیل این ویژگی خواهد پرداخت. رمان «پست شبانه» برگردان فارسی از رمان عربی «برید اللیل» اثر هدی برکات است که مقاله حاضر تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی، به نقد ترجمههای فارسی آن بپردازد تا چگونگی برگردان ویژگی چندزبانی این رمان در ترجمهها، واکاوی شود. سه ترجمه از این اثر صورت گرفته که به قلم حمیدرضا مهاجرانی، منصوره احمدی جعفری و سها بعنونی و با عنوان «پست شبانه» به چاپ رسیده است. در بررسی بیش از 60 نمونه از ترجمهها در چند زبانی متجلی در لحن و زبان شخصیت و دوصدایگی گفتمان، به نظر میرسد هرکدام از مترجمان در برگردان ویژگی چند زبانی تا حدّی موفق بودهاند. بعنونی در این زمینه، عملکرد ضعیفی داشته و اغلب ترجمۀ قابل قبولی ارائه نکرده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
عبدالباسط عرب یوسف آبادی؛ اویس محمدی؛ فایزه عرب یوسف آبادی
چکیده
گلستان سعدی و بهارستان جامی آثار منثوری به زبان فارسی است که به دلیل تبحر نویسندگان این دو اثر به زبان عربی و فارسی و برخورداری از دانش بلاغی و زبانی، در ترجمة عبارات عربی موجود در این دو کتاب از شگردهای قابل توجهی استفاده شدهاست. در این پژوهش بر مبنای رویکرد مقصدگرا در ترجمه، عبارات ترجمهشدة عربی در آثار مذکور بررسی شدهاست. اساس ...
بیشتر
گلستان سعدی و بهارستان جامی آثار منثوری به زبان فارسی است که به دلیل تبحر نویسندگان این دو اثر به زبان عربی و فارسی و برخورداری از دانش بلاغی و زبانی، در ترجمة عبارات عربی موجود در این دو کتاب از شگردهای قابل توجهی استفاده شدهاست. در این پژوهش بر مبنای رویکرد مقصدگرا در ترجمه، عبارات ترجمهشدة عربی در آثار مذکور بررسی شدهاست. اساس این رویکرد آن است که مترجم تلاش میکند در برابر عناصر زبان و متن مبدأ، عناصری معادل از زبان مقصد برگزیند و با کمک شگردهایی خاص، تمام معنای بافت موردنظر را وارد زبان مقصد کند و تنها به انتقال معنای صریح بسنده ننماید. هدف پژوهش آن است که شگردهای ترجمه از عربی به فارسی در گلستان سعدی و بهارستان جامی استخراج گردد و میزان تعهد سعدی و جامی به زبان مقصد بررسی گردد. نتایج نشان میدهد که با توجه به این که بهارستان جامی که به شیوة گلستان سعدی و به تقلید از آن نوشته شدهاست، شگردهای ترجمة عبارات عربی به فارسی در این اثر نیز شباهت قابلتوجهی به گلستان دارد؛ بر این اساس برجستهترین شگردهای رویکرد مقصدگرا در ترجمة عبارات عربی گلستان و بهارستان به ترتیب عبارت است از: انتقال، ناهمگونسازی، افزودهسازی و ابهامزدایی.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سجاد اسماعیلی؛ محمدرضا کشاورز
چکیده
امروزه بهدلیل گسترش روابط میان کشورها، اهمیت منطقهی خاورمیانه در عرصه بین الملل، هم مرز بودن کشور ایران با برخی از کشورهای عربی و نیز ایجاد روابط و گفتوگوهای دوستانه با آنها، ترجمهی همزمان از عربی به فارسی و بالعکس دارای اهمیت ویژهای است. بر همین اساس، مترجم همزمان عربی میبایست علاوه بر تسلط در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، ...
بیشتر
امروزه بهدلیل گسترش روابط میان کشورها، اهمیت منطقهی خاورمیانه در عرصه بین الملل، هم مرز بودن کشور ایران با برخی از کشورهای عربی و نیز ایجاد روابط و گفتوگوهای دوستانه با آنها، ترجمهی همزمان از عربی به فارسی و بالعکس دارای اهمیت ویژهای است. بر همین اساس، مترجم همزمان عربی میبایست علاوه بر تسلط در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و... در حوزه ترجمه همزمان نیز از مهارت تخصصی کافی برخوردار باشد؛ زیرا اشتباهات سهوی یا عمدی در حین ترجمهی همزمان، ممکن است موجبات اختلاف میان دولتها و حتی ملتهای طرفین را فراهم آورد. در همین راستا، این جستار بر آن است تا با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی چالشهای ترجمه همزمان عربی به فارسی متون سیاسی بپردازد. به منظور تحقق این هدف، ترجمهی همزمان سخنرانی عربی سیدحسن نصرالله از لحاظ چالشهای ترجمه همزمان مورد کنکاش قرار گرفت. برخی از یافته ها نشان داد: بیشترین چالشهای ترجمه همزمان مربوط به چالشهای زبانی (نحوی، معنایی و آوایی) است که از جملهی آنها میتوان به: معادلیابی کلمات، کاهش واژگان و جملات زبان مبدأ، افزایش واژگان و جملات زبان مبدأ، وامگیری واژگانی و نحوی از زبان مبدأ و عدم آشنایی با لهجههای عربی اشاره کرد. در بخش چالشهای فرازبانی نیز مواردی همچون سرعت کلام گوینده، عدم درک شنیداری صحیح را میتوان به عنوان چالشهای این بخش مطرح کرد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه دینی؛ جواد اصغری
چکیده
هر حرفهای قوانین و محدودهها و محدودیتهای خاص خود را دارد و باید برای هر حرفه، مرزها و قوانین آن را مشخص کرد. رعایت استانداردها و ارزشها و محدودیتهای هر رشته را میتوان تحت عنوان اخلاق حرفهای آن رشته تعریف کرد. به دلیل، جایگاه ویژهای که مترجم در جریان ترجمه دارد، مقالهی حاضر کوشیده است ضمن بهرهگیری از روش توصیفى- تحلیلى ...
بیشتر
هر حرفهای قوانین و محدودهها و محدودیتهای خاص خود را دارد و باید برای هر حرفه، مرزها و قوانین آن را مشخص کرد. رعایت استانداردها و ارزشها و محدودیتهای هر رشته را میتوان تحت عنوان اخلاق حرفهای آن رشته تعریف کرد. به دلیل، جایگاه ویژهای که مترجم در جریان ترجمه دارد، مقالهی حاضر کوشیده است ضمن بهرهگیری از روش توصیفى- تحلیلى به بیان اخلاق حرفهای مترجم و پیشنیازهای حرفه ترجمه بپردازد. شناخت پیشنیازها و چالشها و لغزشگاههای حرفه ترجمه، بعلاوهی سابقه کار در حوزهای خاص باعث میشود مترجم در زمینهای از فنون ترجمه، تخصص پیدا کند که همین فرآیند پیدا کردنِ تخصص، بخش مهمی از اخلاق حرفهای این حوزه را تامین میکند. حسام الدین مصطفی در کتاب «أسس و قواعد صنعة الترجمة» به موضوع اخلاق حرفهای ترجمه پرداخته و به مسائل مختلفی در این زمینه اشاره کرده که مبنای مباحث این مقاله قرار گرفته است. نگارندگان به این نتیجه رسیدهاند که: آشنایی با فرهنگ زبان مبدأ، تخصص یافتن در ترجمه، آشنایی با فن ترجمه، بافت در ترجمه، فرآیند ترجمه، از مهمترین پیشنیازها و مقدماتی است که یک مترجم باید آنها را مدنظر قرار دهد تا بتواند ترجمهای مقبولتر ارائه کند .
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهرا سلیمی؛ نرگس انصاری؛ عبدالعلی آل بویه لنگرودی
چکیده
در میان ترجمه انواع متون، ترجمه شعر به سبب ویژگیهای زیبایی شناسانه خود که همسو با معنا و مفهوم آن است، امری دشوار و نیازمند دقت نظر ویژه است؛ زیرا شعر جنبههای متعددی از معنا را به مخاطب القا میدهد که به راحتی قابل انتقال به زبان دیگر نیست. بنابراین بررسی اشتراکات و تفاوتهای اثر منظوم جامی از تائیه ابن فارض در زمینههای معنایی، ...
بیشتر
در میان ترجمه انواع متون، ترجمه شعر به سبب ویژگیهای زیبایی شناسانه خود که همسو با معنا و مفهوم آن است، امری دشوار و نیازمند دقت نظر ویژه است؛ زیرا شعر جنبههای متعددی از معنا را به مخاطب القا میدهد که به راحتی قابل انتقال به زبان دیگر نیست. بنابراین بررسی اشتراکات و تفاوتهای اثر منظوم جامی از تائیه ابن فارض در زمینههای معنایی، صوری و زیبایی شناسی و نحوه انتقال معانی ابیات عربی به زبان فارسی به صورت منظوم هدفی است که این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بیان آن بپردازد.با توجه به اشتراکات بارز شعر جامی با تائیه ابن فارض در سطح واژگانی، آوایی و بلاغی اثر جامی را یک ترجمه وفادار به متن مبدا میدانیم که شاعر در این ترجمه خود به دنبال آفرینش ادبی برای القای اثری مستقل ادبی به زبان فارسی نبوده است در واقع ملزم بودن او بر سرودن شعری در حرف روی مشترک میتواند عامل این اقدام باشد یعنی ملزم بودن بر تکرار حرف روی تاء مترجم را بر آن داشته تا در بسیاری از ابیات عین واژه عربی قافیه را در متن فارسی تکرار نماید که این امر سبب ابهام معنا در ابیات بسیاری شده است و نشان از وفاداری مترجم به متن مبدا دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فروغ فرهمند هارمی؛ حسین مهتدی؛ محمدجواد پورعابد
چکیده
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی، با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بهسزایی دارد، از سوی دیگر نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای ...
بیشتر
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی، با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بهسزایی دارد، از سوی دیگر نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمههای نهجالبلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب درساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد؛ اما از آنجا که یکی ازکاربردیترین ساختارِ این اسلوب، وزنهای معدول از اسم فاعل هستند، این پژوهش کوشیدهاست، با روش توصیفی-تحلیلی، این وزنها را استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان این مطابقت یا عدم مطابقت در بازتاب معنای مبالغه در کلام عربی با ترجمة آن در دو ترجمة شهیدی و فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از بررسیهای انجام شده، مشاهده شد که در ترجمة وزنهای خاصی که معدو ل از اسم فاعل بوده و به عنوان نمونه، واکاوی شدهاند، مترجمان، نتوانستهاند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را در کلام عرب، به دقت منعکس کنند. گرچه در برخی موارد، با کمک ترکیبهای تأکیدساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازهای این مبالغه بیان شود؛ اما در کل، بازتاب معنای مبالغه در این وزنها به نوعی ابتر باقی مانده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
بایزید تاند؛ محمد کبیری؛ بهزاد حشمتی
چکیده
ترجمه، اصیل ترین نوع فکر و اندیشه می باشد که عامل انتقال یک فرهنگ از یک مکان به مکان دیگری می باشد، در حقیقت نوعی مکمل تولید داخلی می باشد وبا توجه به ماهیت هرمونتیکی آن همواره در تولید اندیشه های جدید نقش بسزایی ایفاء می کند، جبران خلیل جبران نویسنده لبنانی-آمریکایی است، رمان «پیامبر»جزء مشهورترین آثار او به شمار می آید، که ...
بیشتر
ترجمه، اصیل ترین نوع فکر و اندیشه می باشد که عامل انتقال یک فرهنگ از یک مکان به مکان دیگری می باشد، در حقیقت نوعی مکمل تولید داخلی می باشد وبا توجه به ماهیت هرمونتیکی آن همواره در تولید اندیشه های جدید نقش بسزایی ایفاء می کند، جبران خلیل جبران نویسنده لبنانی-آمریکایی است، رمان «پیامبر»جزء مشهورترین آثار او به شمار می آید، که به زبان عربی و فارسی نیز ترجمه شده است، مفاهیم کلیدی آن پیرامون شادی، اندوه، عشق، کار، لذت، دین سخن می گوید، تحقیق حاضر با استمداد جستن از رویکرد توصیفی-تحلیلی به مقایسه ترجمه فارسی وعربی رمان در مقابل متن اصلی رمان که به زبان انگلیسی می باشد، پرداخته است، طوریکه از دل آن انواعی از ساختارهای مختلف سه زبان کشف شده و با مقایسه ترجمه ها، تفاوت وتمایز ساختار نحوی وواژگانی آنها به وضوح آشکار شده، از طرف دیگر میزان ارزیابی ترجمه عربی و فارسی رمان براساس الگوی کارمن گارسس مورد بررسی واقع شده است، از مهم ترین نتایج بحث این است که گاهی مترجم فارسی مبتنی بر روحیه ادبی خودش تغییراتی در ساختارها و ترکیب های رمان به وجود آورده که به نوعی با احساسات و سرشت ادبی او آمیخته شده است
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
امیر مسگر
چکیده
رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوپاست که پیدایش آن به اواخر قرن بیستم باز میگردد. این رویکرد امکانات مختلفی را در زمینه تحلیل متن در اختیار خواننده قرار میدهد تا بتواند از طریق به کارگیری آنها به فهم بهتر یا دقیقتری از متن یا گفتمان دست یابد. واز آنجایی که شرط داشتن ترجمهی خوب وبینقص فهم درست متن اصلی میباشد، امکانات ...
بیشتر
رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوپاست که پیدایش آن به اواخر قرن بیستم باز میگردد. این رویکرد امکانات مختلفی را در زمینه تحلیل متن در اختیار خواننده قرار میدهد تا بتواند از طریق به کارگیری آنها به فهم بهتر یا دقیقتری از متن یا گفتمان دست یابد. واز آنجایی که شرط داشتن ترجمهی خوب وبینقص فهم درست متن اصلی میباشد، امکانات این رویکرد میتوانند کمک شایانی را به مترجمان جهت فهم متن ارائه دهند. از این رو در این مقاله برآن شدیم تا با به کارگیری این رویکرد دست به تحلیل داستان تحت المظلّة نوشتهی نجیب محفوظ بزنیم تا فهم بهتری از ایدئولوژی وپیامهای داستان داشته باشیم ودرادامه نیز با کاربست این نظریه ترجمهی این داستان را که توسط حسین شمس آبادی ومهدی شاهرخ صورت گرفته است، مورد بررسی قرار دادیم ودریافتیم که مترجمان درک خوبی از این داستان نداشتهاند وبه تبع آن ترجمهی خوبی را به مخاطب خود ارائه ندادهاند. این در حالی است که با استفاده از نظریهی تحلیل گفتمان انتقادی میتوانستند حوزههای معنایی وهمچنین کلمات کلیدی را درک کنند وترجمهی بهتری از خود به جای بگذارند. علاوه بر این نویسندگان این مقاله با تکیه بر مرحله توصیفِ نظریهی تحلیل گفتمان انتقادی که توجه خاصی به بار ایدئولوژیک کلمات محوری دارد، به بررسی ترجمه این داستان پرداختند وبه این نتیجه رسیدند که عدم معادل یابی صحیح در ترجمهی کلمات وحوزههای معنایی این داستان باعث شده که ایدئولوژی اصلی داستان که از نظر نگارندگان این سطور هرج ومرج وتغییر است، به مخاطب منتقل نشود.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علی صیادانی؛ سامان رحیم خانی؛ سمیه آقامحمدی
چکیده
طی دهههای مختلف، زبان و ترجمه ارتباط گسترده و متقابلی با هم داشته و دارند و ترجمه با بهره گیری از علم زبان شناسی و مدنظر قرار دادن بافتهای زبانی در برقراری ارتباطی پویا و ملموس با مخاطب به پیشرفتهای بسیاری دست یافته است. کریستین نورد (۱۹۷۷) نظریه پرداز حوزه مطالعات ترجمه با ارائه مولفههای الگوی نقش زبانی خاص خود سبب بهبودی ...
بیشتر
طی دهههای مختلف، زبان و ترجمه ارتباط گسترده و متقابلی با هم داشته و دارند و ترجمه با بهره گیری از علم زبان شناسی و مدنظر قرار دادن بافتهای زبانی در برقراری ارتباطی پویا و ملموس با مخاطب به پیشرفتهای بسیاری دست یافته است. کریستین نورد (۱۹۷۷) نظریه پرداز حوزه مطالعات ترجمه با ارائه مولفههای الگوی نقش زبانی خاص خود سبب بهبودی هرچه بیشتر ارتباط میان گوینده و شنونده یا نویسنده و مخاطب شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی_ تحلیلی در صدد است دو ترجمه رضا عامری و عطاءالله مهاجرانی از رمان موسم الهجرة إلى الشمال را براساس الگوی کریستین نورد مورد نقد و بررسی قرار دهد تا به میزان بازتاب نقش های زبانی مدل نورد و تاثیر آنها در ترجمههای مورد بررسی دست یابد و سطح کیفی عملکرد هر کدام از مترجمان را مشخص سازد. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که دیدگاه مورد بررسی با همه مؤلفهها ( نقش ارجاعی، نقش بیانی، نقش ترغیبی، نقش عاطفی)، مطابقت داشته است و ترجمه رضا عامری در زمینه نقش ارجاعی، بیانی و ترغیبی بیشترین بازتاب را داشته و همینطور عملکرد رضا عامری در مقایسه با عطاءالله مهاجرانی جهت ترجمه رمان موسم الهجرة إلى الشمال مقبولتر بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جواد اصغری؛ حسین جوکار
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشدهاست. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شدهاست تا مقولهی واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریهپردازان ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشدهاست. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شدهاست تا مقولهی واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریهپردازان حوزۀ ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسۀ واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کارگرفتهاند، به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمۀ قرآن-کریم پرداخته شدهاست. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریهپردازان غربی مطرح کردهاند از یک واحد ابداعی دیگر استفاده شده –واحدکمترازکلمه-، که هنوز از طرف هیچ یک از نظریه-پردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشدهاست. در این مقاله تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفتهاست. و ترجمههایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند عبارتند از: ترجمۀ معزی، پاینده، مکارمشیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که باتوجه به بافت خاص هر آیه و باتوجه به تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمۀ قرآنکریم میتوان از واحدکلمه، واحدجمله، واحداندیشه، واحدمتن، واحدفرهنگ و واحدکمترازکلمه استفاده کرد. و درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مذکور بیش از واحدهای دیگر بوده است. و با توجه به یافتههای این پژوهش و از آنجا که در ترجمۀ قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمهایِ پیشنهادی برای ترجمۀ قرآن کریم، واحد جمله میباشد و بیشترین کارآیی را دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سعداله همایونی؛ مریم فولادی
چکیده
توجه به محدودیتهای زمینهای، فرهنگی و شناختی در ترجمه به عنوان یک فرایند چند بُعدی، از اهمیت ویژهای برخوردار است، بنابراین تحلیل صورتبندیهای زبانی از این منظر، تاثیر بسزایی در ارتقای کیفیت ترجمه خواهد داشت. از آنجاییکه ساختارهای شناختی از طریق صورتبندی مقولههای مفهومی، محتوای مفهومی مورد نظر را تعیین میکنند؛ لذا بررسی ...
بیشتر
توجه به محدودیتهای زمینهای، فرهنگی و شناختی در ترجمه به عنوان یک فرایند چند بُعدی، از اهمیت ویژهای برخوردار است، بنابراین تحلیل صورتبندیهای زبانی از این منظر، تاثیر بسزایی در ارتقای کیفیت ترجمه خواهد داشت. از آنجاییکه ساختارهای شناختی از طریق صورتبندی مقولههای مفهومی، محتوای مفهومی مورد نظر را تعیین میکنند؛ لذا بررسی این استعارهها به عنوان یکی از پرکاربردترین صورتبندیهای زبانی که نقش بسزایی در القای مفاهیم و اندیشههای هر زبان دارند، بسیار ضروری است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی– مقابلهای ضمن بررسی نمونههایی از استعارههای مفهومی در زبان فارسی، عربی و انگلیسی، بار معنایی هر یک از این استعارهها و نحوهی ترجمه برابر یا نابرابر آن را مورد بحث قرار دهد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استعارههای مفهومی در زبانهای مذکور، فرهنگ بنیاد و مطابق با تجربههای زیستهی گویشوران آن زبانها شکل گرفته و تاثیر قابلتوجهی در مفهومسازیها داشته است، بنابراین ترجمهای هم که برای انتقال معنای صورتبندیها در نظر گرفته میشود باید ترجمهای نابرابر و مطابق با فرهنگ و تجربهی زیستهی گویشوران زبان مقصد باشد. لذا به طورکلی میتوان گفت اهتمام به مقولههای شناختی در ترجمه و مفهومسازی پیام بر اساس مبانی فکری و فرهنگی دو زبان مبدأ و مقصد، موجب درک درستی از جهانهای معنایی در دو زبان و به تبع آن ارائه ترجمهای مناسب میشود. بر این اساس مترجم بیآنکه خود را ملزم به تعادل در ترجمه سازد، باید با توجه به نظام دانایی، معرفتی، فرهنگ و جهانبینی زبان مقصد به انتقال مفاهیم بپردازد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
ربابه رمضانی؛ زهره قربانی مادوانی
چکیده
بررسی اصطلاحات و چگونگی ترجمه و معادلیابی برای آنها از موضوعات چالشی در فن ترجمه است. توجه و اهتمام به اصطلاحات عربی از قرن چهارم هجری و در نتیجه شکلگیری نهضت ترجمه و روند رو به رشد آن از زبانهای فارسی و یونانی به زبان عربی آغاز شده است. معارف و دانشهای مختلف از طریق ترجمه به زبان عربی راه یافت و در این زمینه، موضوع تعریب اصطلاحات ...
بیشتر
بررسی اصطلاحات و چگونگی ترجمه و معادلیابی برای آنها از موضوعات چالشی در فن ترجمه است. توجه و اهتمام به اصطلاحات عربی از قرن چهارم هجری و در نتیجه شکلگیری نهضت ترجمه و روند رو به رشد آن از زبانهای فارسی و یونانی به زبان عربی آغاز شده است. معارف و دانشهای مختلف از طریق ترجمه به زبان عربی راه یافت و در این زمینه، موضوع تعریب اصطلاحات اهمیت پیدا کرد. با وجود این که دانش اصطلاح شناسی بسیار قدیمی است اما پایههای نظری آن همچنان نیاز به بحث و بررسی دارد. در سالهای اخیر با اوجگیری ترجمه متون مختلف اعم از سیاسی و ادبی و سایر زمینههای علمی از عربی به فارسی و بالعکس، اصطلاحات و تعابیر اصطلاحی اهمیت مضاعفی یافته است. در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی سعی شده است اصطلاح و انواع آن و تفاوت بین اصطلاح و لغت بررسی شده و چگونگی ترجمه و معادلیابی اصطلاحات علمی و تعابیر اصطلاحی و ضربالمثلها و تعابیر مثلی تحلیل شود. چالشهای معادلیابی برای اصطلاحات و تعابیر اصطلاحی دشواریهایی دارد که از آنها سخن رفته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضا محمدی
چکیده
بدون تردید دنیای کودکی از مهمترن دورههای زندگی هر انسانی است که بخشی از شخصیّت هر کسی در آن دوره شکل می-گیرد از این روی نوع آموزش و محصولات فکری که در این دوره بر کودک عرضه میشود از اهمیّت بسیار والایی برخوردار است. یکی از ابزارهای تاثیرگذار بر اندیشه این رده سنّی پویانمایی است. به عنوان مثال نسل دهه شصت مفهوم تلاش و پشتکار را از ...
بیشتر
بدون تردید دنیای کودکی از مهمترن دورههای زندگی هر انسانی است که بخشی از شخصیّت هر کسی در آن دوره شکل می-گیرد از این روی نوع آموزش و محصولات فکری که در این دوره بر کودک عرضه میشود از اهمیّت بسیار والایی برخوردار است. یکی از ابزارهای تاثیرگذار بر اندیشه این رده سنّی پویانمایی است. به عنوان مثال نسل دهه شصت مفهوم تلاش و پشتکار را از انیمیشنهای ساختِ کشور ژاپن مانند «با خانمان»(1978) و «آنه شرلی با موهای قرمز» (1979)آموخته است. اما امروزه ابزارهای تاثیرگذار بر ذهن کودکان دیگر محدود به جعبه جادویی عمدتا سیاه و سفید دهههای گذشته نیست بلکه سیل عظیمی از انیمیشنها و بازیها در دسترس کودکان امروزی است که علاوه بر سرگرمی، باورهای و اندیشههای سازندگان آنها را در سطح جهانی به کودکان دیگر ملتها منتقل میکنند بنابراین هر فرهنگی که بتواند از بستر موجود بهتر استفاده کند میتواند آداب، رسوم و اندیشه خود را به فرزندان دیگر فرهنگها انتقال دهد. خصوصا اگر انتقال پیام در بستر طنز انجام گیرد، با استقبال بیشتری روبرو خواهد شد. از جمله کارهای طنزی که در کشورمان در این حوزه انجام گرفته، پویانمایی « شکرستان»(1387ش.) است که ریشه در داستانها، ضربالمثلها و قصههای قدیمی و عامیانه ایرانی-شرقی دارد. این پویانمایی به زبانهای دیگر از جمله عربی دوبله شده است. طنز به کار رفته در این سریال از ظرافتها و لطایف ویژهای برخوردار است که برگردانی آن به عربی دقتنظر و وسواس زیادی نیاز دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
نرگس خسروی سوادجانی؛ رقیه رستم پور ملکی
چکیده
شکل مصرعبندی شعر معاصر براساس هیچ قالب از پیشتعیینشدهای نیست و این شاعر است که ساختار نوشتاری آن را براساس معانی مدنظرش طراحی میکند. در نشانهشناسی فرهنگی اومبرتو اکو، میتوان تصاویر و اشکال را در قالب «سبکپردازی» و «ابداع» بررسی کرد. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه به آرای نشانهشناسانه اومبرتو ...
بیشتر
شکل مصرعبندی شعر معاصر براساس هیچ قالب از پیشتعیینشدهای نیست و این شاعر است که ساختار نوشتاری آن را براساس معانی مدنظرش طراحی میکند. در نشانهشناسی فرهنگی اومبرتو اکو، میتوان تصاویر و اشکال را در قالب «سبکپردازی» و «ابداع» بررسی کرد. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه به آرای نشانهشناسانه اومبرتو اکو به بررسی بازتابندگی شکل شعر معاصر عربی در ترجمة فارسی پرداخته است. دادههای پژوهش از مجموعه «الکتاب: گذشتة مکان اکنون» (1398) انتخاب شده که ترجمة امیرحسین الهیاری از «الکتاب: أمس المکان الآن» ادونیس است. شکل نوشتاری و قالبی که ادونیس برای نگارش اشعار در «الکتاب» انتخاب کرده است، دربردارنده معانی فراوانی است و در خدمت معانی متن شعری قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ادونیس با نگارش «الکتاب» به شیوة یک نسخه خطی و استفاده از هنجارگریزی در شکل نوشتاری، دست به ابداع و سبکپردازی زده است. الهیاری در موارد زیادی موفق به انتقال این دو شیوة تولید نشانه به متن مقصد نشده است. گاهی نیز بهمنظور انتقال بهتر محتوای شعر در شکل متن مقصد به تولید ابداعها و سبکپردازیهایی پرداخته است که در شعر اصلی بهکار نرفتهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی مسبوق؛ سولماز غفاری
چکیده
نظریة زیباییشناسی یکی از نظریههای مطرح شده در حوزۀ نقد ادبی است که تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی توسط پیروان مکتب کنستانس آلمان به وجود آمد. از آنجا که این نظریه، کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر متمرکز کرده درپی آن است که تعدد افقها در روند دریافت را براساس استراتژیهای مترجمان و تأویلهای آنها در خوانش متن مورد ...
بیشتر
نظریة زیباییشناسی یکی از نظریههای مطرح شده در حوزۀ نقد ادبی است که تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی توسط پیروان مکتب کنستانس آلمان به وجود آمد. از آنجا که این نظریه، کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر متمرکز کرده درپی آن است که تعدد افقها در روند دریافت را براساس استراتژیهای مترجمان و تأویلهای آنها در خوانش متن مورد بررسی قرار دهد. رمان «موسم الهجرة إلی الشمال» اثر الطیب صالح نویسندۀ سودانی از برترین رمانهای قرن بیستم به شمار میرود و از جایگاه ادبی بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقابلهای و با هدف تبیین عدم قطعیت معنا و فعال بودن مترجم به عنوان خواننده در خوانش متن سامان یافته، خوانشهای معنایی متعدد رمان یادشده را در پرتو نظریۀ زیباییشناسی دریافت در سه سطح واژه، ساختار و عبارت در سه ترجمة دیویس (عربی- انگلیسی)، غبرائی (انگلیسی- فارسی) و عامری (عربی- فارسی) مورد بررسی قرار داده و به تبیین چگونگی پذیرش متن به اعتبار تثبیت جایگاه هنری اثر در افقهای مختلف و غنای آن از مترجمی به مترجم دیگر پرداخته است. برآیند پژوهش نشان داد مترجمی که در واکنش به فضاهای سفید و خلأها، متن را به شکلی طبیعی تأویل و بهروزرسانی کند و متناسب با قواعد زبان مقصد، خوانشی صریح ارائه دهد، میتواند بر زیباییشناسی متن مقصد فائق آید. بر این اساس غبرائی به عنوان خواننده توانسته با پر کردن خلأها متناسب با روح یک فرهنگ از خوانشی ساده به دریافتی منتقدانه گذر کند. مشارکت وی در فرآیند خواندن با تکیه بر افق معنایی خود، هم باعث حفظ زیبایی متن مبدأ شده و هم بر مؤلفههای زیباییشناختی متن مقصد افزوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
یسرا شادمان؛ مینا عربی
چکیده
نظریهپردازان حوزه ترجمه، الگوهای بسیاری را جهت ارزیابی میزان مقبولیت آثار ادبی در زبان مقصد ارائه دادهاند که هر یک میتواند شاخص مناسبی برای بررسی ترجمهها بهشمار رود. الگوی کارمن گارسس از اساسیترین نظریات در زمینة زبانشناسی است که به ارزیابی سطح کیفی ترجمهها در چهار سطح: (معنایی-لغوی)، (نحوی- صرفی)، (گفتمانی- کارکردی) و ...
بیشتر
نظریهپردازان حوزه ترجمه، الگوهای بسیاری را جهت ارزیابی میزان مقبولیت آثار ادبی در زبان مقصد ارائه دادهاند که هر یک میتواند شاخص مناسبی برای بررسی ترجمهها بهشمار رود. الگوی کارمن گارسس از اساسیترین نظریات در زمینة زبانشناسی است که به ارزیابی سطح کیفی ترجمهها در چهار سطح: (معنایی-لغوی)، (نحوی- صرفی)، (گفتمانی- کارکردی) و (سبکی- علمی) میپردازد که هر یک خود از زیرمجموعههایی تشکیل شدهاند. در این جستار، تلاش شده براساس الگوی پیشنهادی گارسس، ترجمة رمان «طشاری»، نوشتة «انعام کجهجی» با عنوان «تکهپارههای من» به تلاش «کریم پورزبید» مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. مهمترین یافتههای این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و آماری نگاشته شده، نشان میدهد که پورزبید به زبان مبدأ متکی نبوده و حتی در پارهای از موارد به مفاهیم اصلی داستان خلل وارد کرده است. همچنین در سطح (سبکی- علمی) بیشترین تراکم موردی را داشته و از آنجایی که زیرمجموعههای این سطح در قالب ویژگیهای منفی گنجانده میشوند، میتوان گفت که این ترجمه از کفایت و مقبولیت لازم برخوردار نیست.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سودابه ابراهیمی فهرجی؛ روح الله صیادی نژاد؛ علی نجفی ایوکی
چکیده
زبان در اصل ترجمهای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی بهعنوان یکی از زیرشاخههای زبانشناسی به بررسی پارهگفتارها در درون بافت میپردازد. کنشگفتاری از مهمترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط میشود؛ از آن روی که گفتمان، سلسلهای ...
بیشتر
زبان در اصل ترجمهای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی بهعنوان یکی از زیرشاخههای زبانشناسی به بررسی پارهگفتارها در درون بافت میپردازد. کنشگفتاری از مهمترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط میشود؛ از آن روی که گفتمان، سلسلهای از کنشهای گفتاری است. در پرتو اهمیت مسأله، نگارندگان در این جستار بر آنند تا با در پیش گرفتن روش تحلیل گفتمان و با تکیه بر ترجمههای پنج مترجم همچون الهیقمشهای، خرمشاهی، فولادوند، صفارزاده و مکارمشیرازی از قرآن کریم به همسنجی ترجمه کنشهای گفتاری در سورة مریم بپردازند. از نتایج تحقیق این است که مترجمان در ترجمة کنشهای گفتاری مستقیم، مانند کنشهای امری حقیقی و کنشهای اعلامی و تعهدی درست عمل کردهاند، اما در ترجمة کنشهای اظهاری، عاطفی، ترغیبی و به ویژه استفهامی که گاهی به دلایل بلاغی از معنای اصلی خود خارج میشوند، ضعیف عمل کرده و در مواردی حتی مفهوم را به ذهن مخاطب منتقل نکردهاند و تنها به ترجمة تحتاللفظی بسنده کرده و بیشتر توجهشان به ساختار نحوی آیه بوده است. دیگر اینکه در فرآیند ترجمه به ترجمة بافتمحور و به عناصر مهم در گفتمان از جمله عنصر متکلم، مخاطب و پیام مورد هدف متکلم، عنصر زمان و مکان، اهمیت نداده و از شیوههای مؤثر در رساندن مفهوم کنشهای گفتاری، خصوصاً کنشهای گفتاری غیرمستقیم مانند علائم سجاوندی و بعضی از هنجارهای نحوی و موسیقایی قرآن، بهره نبردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علیرضا عربعامری؛ فرشته افضلی
چکیده
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایة مفهوم «تصفیه» بازتعریف میکند بر پایۀ نظریۀ زبانشناسی سازگانینقشگرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافیهای زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی میگذراند. حال به گونة ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، میتوان انتظار داشت که نتیجۀ کار او بهطور ...
بیشتر
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایة مفهوم «تصفیه» بازتعریف میکند بر پایۀ نظریۀ زبانشناسی سازگانینقشگرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافیهای زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی میگذراند. حال به گونة ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، میتوان انتظار داشت که نتیجۀ کار او بهطور نسبی به سوی ترجمه پذیرفتنی گرایش پیدا میکند. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی-تحلیلی در پی آن است که شیوة کاربرد صافی فرهنگی را در ترجمة عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از دو رمان «شازده احتجاب/ الأمیر احتجاب» و «آینههای دردار/ مرایا الذات» هوشنگ گلشیری که سرشار از تعبیرهای اصطلاحی است، ارزیابی کند و نشان دهد نحوۀ کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجم این دو اثر به چه میزان با ویژگیهای بافتی در نظام مقصد تناسب دارد. به این منظور راهکارهای کلی مترجم در ترجمة این دو رمان را به چهار بخش تقسیمکردیم: 1- رویکرد سلبی (حذف عبارت اصطلاحی)، 2-کاربرد صافی فرهنگی با بهکارگیری راهکار «معادلیابی»، 3- کاربرد صافی فرهنگی با بهکارگیری راهکار «معادلسازی» و 4- انتقال لفظگرا (ترجمۀ تحتاللفظی) اصطلاح مبدأ به زبان مقصد. یافتههای پژوهش نشان از آن دارد که مترجم، بافت فرهنگی تقریباً مشابهی را در نظام مقصد پیاده کرده است و از میان راهکارهای بهکار گرفته، معادلیابی فرهنگی (2/59 درصد) پربسامدترین و حذف (3/2 درصد) کمبسامدترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علی صیادانی؛ یزدان حیدرپور مرند
چکیده
از مهمترین مباحثی که در ترجمة متون دینی و ادبی، مترجم را به چالش میکشاند بحث برگردان و برابریابیهای آرایههای ادبی است. در این بحث واکاوی دو مقولة ترجمة تشبیه و صفات مرکب از اهمیت خاصی برخوردار است. بیشتر چالشها و مشکلات مترجمان در ترجمة چنین آرایههایی به جهت تفاوتهای نوع شناختی و فرهنگی بین دو زبان است. مترجم میتواند با ...
بیشتر
از مهمترین مباحثی که در ترجمة متون دینی و ادبی، مترجم را به چالش میکشاند بحث برگردان و برابریابیهای آرایههای ادبی است. در این بحث واکاوی دو مقولة ترجمة تشبیه و صفات مرکب از اهمیت خاصی برخوردار است. بیشتر چالشها و مشکلات مترجمان در ترجمة چنین آرایههایی به جهت تفاوتهای نوع شناختی و فرهنگی بین دو زبان است. مترجم میتواند با در نظر داشتن این تفاوتها تا حد زیادی بر این چالشها تسلط یابد. پژوهشگران در جستار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به ماهیت، عملکرد و معیارهای طبقهبندی تشبیهات و صفات مرکب در ترجمة خطبهها و نامههای نهجالبلاغه از بهرامپور میپردازند و سپس با استفاده از الگوی پیرینی (2007) به بررسی راهکارهای اتخاذ شده برای حل مشکلات موجود در ترجمة این آرایهها اقدام میکنند. پیرینی برای حل این مسأله از راهکار کلی بومیسازی در معادل ترجمهای استفاده میکند. با در نظر گرفتن این استراتژی، وی در مقولة صفات مرکب دو راهکار و در باب تشبیهات شش روش اساسی پیشنهاد میکند. برآیند پژوهش نشان میدهد که هنگام ترجمه هر نوع صفت مرکب و تشبیهی، روشهای ترجمهای اتخاذ شده براساس بومیگزینی زبانی و فرهنگی مناسب بوده و قابلیت اجرایی دارد، چراکه در ترجمه حاضر، مترجم از روش ادبی بهره برده است. چنین تطبیقی نشاندهنده تقارن فرهنگ در دو زبان مبدأ و مقصد است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
معصومه قنبرنژاد؛ ابراهیم اناری بزچلوئی؛ محمد جرفی؛ احمد امیدعلی
چکیده
عدول از چینش واژگانی معمول در هر زبانی، ساختهایی با عنوان ساختهای اطلاعی نشاندار را رقم میزند. ساختهای نشاندار معانی کاربردشناختی و نقش ارتباطی در گفتمان دارند. از آنجاییکه ترجمه کنشی ارتباطی است، اهتمام به این ساختها بهمنظور برقراری تعادل کاربردشناختی و ارتباطی میان گفتمان مبدأ و مقصد ضروری مینماید. در این پژوهش ...
بیشتر
عدول از چینش واژگانی معمول در هر زبانی، ساختهایی با عنوان ساختهای اطلاعی نشاندار را رقم میزند. ساختهای نشاندار معانی کاربردشناختی و نقش ارتباطی در گفتمان دارند. از آنجاییکه ترجمه کنشی ارتباطی است، اهتمام به این ساختها بهمنظور برقراری تعادل کاربردشناختی و ارتباطی میان گفتمان مبدأ و مقصد ضروری مینماید. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ساخت اطلاع و فرآیند مبتداسازی که جزء مهمترین ساختهای اطلاعی نشاندار است به شیوة توصیفی- تحلیلی به هفت نمونه ترجمه فارسی از رمانهای «الشحاذ» و «الطریق» از نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبی 1988، پرداخته شده است. رمان «الشحاذ» را محمد دهقانی با عنوان «گدا» و رمان «الطریق» را محمدرضا مرعشی پور با عنوان «راه» به فارسی برگردان کرده است. در آثار نجیب محفوظ و ازجمله دو رمان یادشده عدول از چینش واژگانی معمول ساختهای اطلاعی نشانداری را رقمزده است که انتقال صحیح آنها به همان صورت نشاندار بهمنظور بیان مقصود نویسنده ضروری مینماید. نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان داده است که مترجمان اغلب با شم زبانی خود به ترجمه پرداخته و در نتیجه ساختهای نشاندار را بهصورت بینشان برگردان کردهاند. این امر سبب شده است بخشی از معنای مدنظر نویسنده بیان نشده و تعادل ارتباطی و نقشی میان دو گفتمان حاصل نشود.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمدنبی احمدی؛ یحیی بابایی
چکیده
هر یک از نظریهپردازان ترجمه کم و بیش توانستهاند با آثار و آرای خود بر تاریخ ترجمه مؤثر باشند. از این میان ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال 1958میلادی کتابی را با عنوان «سبکشناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند. این کتاب تکنیکهایی را معرفی میکند که هر مترجمی از آن بهره میبرد و با توجه به تأثیر چشمگیری که این اثر در ...
بیشتر
هر یک از نظریهپردازان ترجمه کم و بیش توانستهاند با آثار و آرای خود بر تاریخ ترجمه مؤثر باشند. از این میان ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال 1958میلادی کتابی را با عنوان «سبکشناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند. این کتاب تکنیکهایی را معرفی میکند که هر مترجمی از آن بهره میبرد و با توجه به تأثیر چشمگیری که این اثر در تاریخ ترجمه داشته به مرجع مهمی برای تکنیکهای ترجمه تبدیل شده است. در پژوهش حاضر پس از ارائۀ تعریفی گذرا برای هر یک از این تکنیکها برای هر کدام نمونههایی ذکر شده است. این نمونهها بعد از کاوش و مقایسۀ متن ترجمه با متن اصلی رمان مشهور «سیدات القمر» و متناسب با همان تکنیک انتخاب شده است تا به واکاوی ترجمۀ این رمان بپردازد که تألیف جوخه الحارثی (2010میلادی) است و محمد حزبائیزاده آن را با عنوان «بانوان ماه» ترجمه کرده است. این مقاله درصدد است که ترجمۀ این رمان را با استناد به آرای نظریهپردازان مشهور ترجمه ارزیابی کند و در یک پژوهش مسألهمحور با روش تحلیلی- توصیفی میزان گرایش و موفقیت مترجم را در بهکارگیری این تکنیکها بسنجد که در پایان نتیجه میگیرد مترجم به خاطر توجه ویژه به فهم خواننده و ارتباط با او، رویکردی مقصدگرایانه داشته است؛ بنابراین، برای خلق یک متن روان و قابل فهم، تکنیکهای مستقیم را کمتر به کار گرفته و بیشتر از روشهای غیرمستقیم بهره برده است تا در نهایت، ترجمهای خواندنی به زبان فارسی ارائه کند که عبارات و اصطلاحات آن برای مخاطبان فارسیزبان آشنا و خالی از ابهام و پیچیدگی بوده و با سطح خوانندگان یک رمان متناسب است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهرا کرم زادگان
چکیده
پژوهش حاضر در چهارچوب معنیشناسی شناختی به موضوع طرحوارههای تصوری در کتاب سیبویه به عنوان یک متن دستوری و نحوة انعکاس آن در ترجمة فارسی پرداخته است. هدف از این پژوهش تبیین ساختهای مفهومی به عنوان زیرساخت الگوهای زبانی به منظور دستیابی به بنمایههای فکری نویسنده و فهم آسانتر الکتاب و در پی آن ارائة ترجمة دقیق است. روش اتخاذ ...
بیشتر
پژوهش حاضر در چهارچوب معنیشناسی شناختی به موضوع طرحوارههای تصوری در کتاب سیبویه به عنوان یک متن دستوری و نحوة انعکاس آن در ترجمة فارسی پرداخته است. هدف از این پژوهش تبیین ساختهای مفهومی به عنوان زیرساخت الگوهای زبانی به منظور دستیابی به بنمایههای فکری نویسنده و فهم آسانتر الکتاب و در پی آن ارائة ترجمة دقیق است. روش اتخاذ شده توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر استقراء ناقص و با تکیه بر مدل طرحوارهای ایوانز و گرین است. نمونهگیری از 11 باب (8666 کلمه) الکتاب انجام شده است که به موضوع اشتغال میپردازد. طرحوارههای نیرو، مهارشدگی، فضا و جابهجایی به ترتیب بیشترین بسامد را داشتند. در ترجمه نیز نظر به ویژگیهای سبک ساز سیبویه، دو راهکار تصریح و ترجمة اصطلاحی منجر به حذف یا جایگزینی طرحوارههای فضا، جابهجایی و مهارشدگی در موارد قابل توجهی شده است، اما طرحوارههای نیرو با ساختار زبانی مشابه در زبان مقصد بازنمود یافتهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی نوری کیذقانی؛ مسعود سلمانی حقیقی؛ ریحانه حسین آبادی
چکیده
زبانشناسی به مطالعۀ زبان میپردازد و نظریههای مستحکم و زایایی را در باب چگونگی عملکرد زبان به دست میدهد و از آنجا که ترجمه فعالیتی زبانی محسوب میشود، منطقی است که تصور کنیم زبانشناسی میتواند در باب ترجمه، حرفهایی برای گفتن داشته باشد. یکی از فنون ارائه شده برای ترجمه، رویکرد روسی شویتسر و رتسکر است. این رویکرد ...
بیشتر
زبانشناسی به مطالعۀ زبان میپردازد و نظریههای مستحکم و زایایی را در باب چگونگی عملکرد زبان به دست میدهد و از آنجا که ترجمه فعالیتی زبانی محسوب میشود، منطقی است که تصور کنیم زبانشناسی میتواند در باب ترجمه، حرفهایی برای گفتن داشته باشد. یکی از فنون ارائه شده برای ترجمه، رویکرد روسی شویتسر و رتسکر است. این رویکرد دربر دارندۀ مؤلفههای قالب بسندگی یا تبدیل ترجمهای است که شامل 4 عنصر عینیسازی، اشتقاق منطقی، ترجمۀ متضاد و جبران است. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی مؤلفههای قالب بسندگی در نمونههای انتخابی از تمام ترجمۀ کاظم آلیاسین از رمان«قلب اللیل» براساس رویکردهای شویتسر و رتسکر پرداخته و در پایان بسامد پایبندی به این الگو در زبان مقصد در دو نمودار دایرهای و ستونی نمایش داده میشود. برآیند پژوهش نشان میدهد مترجم در اکثر مواقع ضمن رعایت اسلوب و مؤلفههای متن مبدأ و انتقال آن، ظرافتهای زبانی و روشهای بیانی متن مقصد را در اولویت قرار میدهد. از آنجایی که برگردان تمام جوانب متن اصلی، ساختار و پیام متن، کاری سخت و احیانا غیر ممکن است، از این رو، تلاش کاظم آلیاسین برای ارائه یک متن روان مبتنی مؤلفههای قالب بسندگی مناسب و قابل قبول به نظر میرسد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضا بیات؛ عبدالله حسینی
چکیده
خوانش کارکردهای زبانی کارل بولر در ترجمة فارسی رمان الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل مسأله نقشهای زبانی از موضوعات جدید زبانشناسی است و این نقشها تأثیری فراوان در رساندن معنا به دریافتکنندگان، حفظ زبان مبدأ، توضیحات بیشتر یا حتی تحریک احساسات مخاطبان دارد؛ در غیر این صورت، ممکن است ترجمه، نادرست باشد ...
بیشتر
خوانش کارکردهای زبانی کارل بولر در ترجمة فارسی رمان الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل مسأله نقشهای زبانی از موضوعات جدید زبانشناسی است و این نقشها تأثیری فراوان در رساندن معنا به دریافتکنندگان، حفظ زبان مبدأ، توضیحات بیشتر یا حتی تحریک احساسات مخاطبان دارد؛ در غیر این صورت، ممکن است ترجمه، نادرست باشد و حتی معنا کاملاً پوشیده باقی بماند. هدف کارل بولر از ارائه نقشهای زبانی شامل، نقشهای ترکیبی، ارجاعی، بیانی، ترغیبی و عاطفی است و هر مترجمی با توجه به بافت جمله و نیز با توجه به نقش زبانی مورد نیاز آن باید متن را ترجمه کند تا ترجمه، آنگونه که باید تأثیر خود را بگذارد. این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و در آن، ترجمة «الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل» اثر إمیل حبیبی که توسط احسان موسوی خلخالی به فارسی ترجمه شده و عنوان فارسی آن «وقایع غریبِ غیب شدنِ سعیدا بونحسِ خوشبدبین» مورد بررسی قرار گرفته است. این ترجمه از نظر نقشهای زبانی بیان شده، شامل نقشهای ترکیبی، ارجاعی، بیانی، ترغیبی و عاطفی وتأثیر آن در ترجمه، بررسی شده است. با توجه به ترجمة کتاب، مشخص شد که مترجم بیشترین استفاده را از ترجمه ترکیبی و سپس ارجاعی کرده است. ترجمة بیانی نیز با اختلافی زیاد، پس از دو نقش پیشین قرار میگیرد و نقش عاطفی، بسیار بسیار اندک، مورد استفاده قرار گرفته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه اعرجی
چکیده
فرآیند ترجمه یکی از فعالترین مراحل ساخت و پرداخت کالای فرهنگی است که امروزه فعالانه در شکلدهی ذائقة ادبی مخاطب نقش ایفا میکند. متن ترجمه شده در درجة اول با توجه به موقعیتهای فرهنگی به بازار نشر روانه میشود. احتمالاً در برخی عرصهها، ترجمه با فشاری از رویکردهای همگنگرا به طور کاملاً ضمنی و خزنده مواجه است که با مقیاسها و ...
بیشتر
فرآیند ترجمه یکی از فعالترین مراحل ساخت و پرداخت کالای فرهنگی است که امروزه فعالانه در شکلدهی ذائقة ادبی مخاطب نقش ایفا میکند. متن ترجمه شده در درجة اول با توجه به موقعیتهای فرهنگی به بازار نشر روانه میشود. احتمالاً در برخی عرصهها، ترجمه با فشاری از رویکردهای همگنگرا به طور کاملاً ضمنی و خزنده مواجه است که با مقیاسها و معیارهایی، چهارچوب اثر ادبی «مناسب» را تعیین میکنند. نظامهای کلان، نهادهای ارزشگذار، پروتکل و جوایز ادبی- فرهنگی، همگی بخش مهمی از بافت فرامتنی و فرآیند گزینش متن و ترجمه آن را تشکیل میدهد. بنابراین، اهمیت دارد که بدانیم چگونه یک ترجمه، میتواند ورود و خروج کالاهای فرهنگی را تنظیم کند. در این میان مراسم اعطای جایزة بوکر رمان عربی، تحت تأثیر نهادهای ارزشگذار است که با معیارهای سنجش مختص به خود، سالهاست بازار نشر رمان عربی را به طور قابل توجهی در کنترل خود گرفته است. همچنین بازار ترجمة متون روایی عربی در ایران نیز تحت تأثیر این روند قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، درصدد تبیین نقش نهادها در دو ساحت گزینش، مصرف و پیامدهای آن در برساخت الگوی مصرف فرهنگی و ذائقة مخاطب در بازار نشر ترجمه با تکیه بر نظریة میدان پییر بوردیو است. از نتایج این پژوهش آن است که الگوی مصرفی متون روایی عربی در ایران با روی کار آمدن جایزة بوکر در جهان عرب، تبدیل به الگوی معنادار و کنشمدار شده است و سرمایههای میدان با تسلط بر عادتوارهها، هنجار ترجمهای متون روایی عربی در ایران را تحتتأثیر قرار داد؛ به نحوی که نقش مترجم تبدیل به نقشی حقیقتاً فرودستانه شده است، به ویژه آنکه با قدرت گرفتن نهاد حمایتگری (Patronage)، کارآمدی مترجمان نسبت به دورههای پیشین افولی چشمگیر پیدا کرد.